ناپایداری های پایدار
کلید واژه "توسعه پایدار" امروزه در کشور بسیار فراگیر شده است. رویکردی که بر مبنای
آن در فرآیند توسعه همواره باید ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست
محیطی و نهادی با یکدیگر در
نظر گرفته شود و رشد اقتصادی بدون توجه به ابعاد غیراقتصادی پایدار نخواهد بود.
رصد آماری مصرف این کلید واژه در سخنان مسئولان کشور، می تواند روند فراگیر شدن آن را
تایید کند. اما به راستی در میدان عمل تا چه میزان تصمیمات با توجه به محیط زیست و
مسائل فرهنگی اجتماعی گرفته میشود؟ یا سر راست تر: در جایی که ابعاد اقتصادی و
غیراقتصادی توسعه در تضاد باشند، چه کسی برنده این جنگ میشود؟ نظام تصمیم گیری
در خدمت نفع بلندمدت مردم است یا نفع کوتاه مدت گروه اقلیت؟ اگر کمی با دقت به
اخبار و اطراف خود بنگریم به جواب پی میبریم. در هر گوشه ای از کشور مصادیق این
جنگ بزرگ و کم صدا به چشم می خورد.
اخیرا به همراه 2 نفر از همکاران به منطقه جنوب کرمان و شهرستان
های جیرفت و عنبرآباد سفر
کردیم. در این منطقه 2 موضوع بسیار پررنگ است: کشاورزی و آثار باستانی. کشاورزی در
این منطقه بسیار پررونق و متنوع است به گونه ای که تنها در شهرستان جیرفت سالانه
80 نوع محصول کشاورزی به مقدار 4.5 میلیون تن کشت می شود. اما در کنار این آمار
که مایه فخر مسئولان است باید به بدهکاری های اکثر کشاورزان به خاطر
نوسانات قیمت در بازار محصولات و البته خشکسالی و استفاده بی رویه از منابع آب زیر
زمینی اشاره کرد که تهدیدی جدی و بی سروصدا برای آینده منطقه است اما کمتر
کسی دغدغه آن را دارد. بخش قابل توجهی از آب منطقه از سد جیرفت تامین می شود و
احداث این سد موجب کم آبی مضاعف در شهرستان های پایین دست نظیر کهنوج و
منوجان و قلعه گنج شده است. روند خشک شدن قنات ها، عمیق شدن چاه
ها و از بین رفتن باغات منطقه
حکایت از فشار بیش از حد بر منابع آبی دارد. نادیده گرفتن بعد زیست
محیطی توسعه، در آینده می
تواند منجر به ناپایداری
معیشت اصلی مردم منطقه شود.
.
از
منظر تاریخی سابقه تمدن جیرفت به هزاره سوم قبل از میلاد برمی گردد و آثار باستانی منحصربه فرد و ارزشمندی همچون تپه باستانی کنارصندل و شهر باستانی دقیانوس در این
منطقه وجود دارد که متاسفانه از آنها به درستی نگهداری نمی
شود و در معرض تخریب قرار
دارند. اما در موردی خاص، یک اثر باستانی به عمد و با مجوز قانونی در حال تخریب
است. در کوهپایه های رشته کوه جبالبارز جنوبی واقع در شهرستان عنبرآباد روستایی به نام رودفَرق قرار دارد. در نزدیکی
این روستا تپه ای وجود دارد که روی آن قلعه باستانی سموران، مربوط به دوران
سلجوقیان قرار گرفته است. داستان از این قرار است که قلعه روی تپه
ای بنا شده که در دل آن معدن
سنگ مرمر قرمز قرار دارد که سنگی ارزشمند است و همین امر فردی صاحب سرمایه را از
اصفهان به این روستا کشانده تا برای استخراج آن سرمایه گذاری بزرگی انجام دهد. پر واضح
است که استخراج سنگ در کنار قعله میتواند موجب تخریب دیواره
های سست این قلعه شود و به
همین منظور پس از مدتی، میراث فرهنگی کرمان توانست پروژه استخراج سنگ را متوقف کند
اما مالک معدن ادعا کرده برای توقف کار باید زیان چند ملیاردی وارد شده بر وی
جبران شود و در دادگاه نیز رای به نفع ایشان صادر شده است. در نهایت در قالب یک
قرارداد، ایشان طبق قانون مجاز است به استخراج سنگ یا همان تخریب قلعه ادامه دهد.
مواجهه جامعه محلی نیز با این فرد خارجی متفاوت بوده است. با توجه به ارقام
پرداختی به برخی خاندان های پرنفوذ روستا آنها با فعالیت معدن موافق هستند و معتقدند در طول سده
های متعدد این قلعه هیچ نفعی
برایشان نداشته است. در مقابل عدهای دیگر در روستا که رابطه مالی با مالک معدن
ندارند مخالف فعالیت معدن هستند و این قلعه را بخشی از هویت محل زیست خود قلمداد
می کنند. گروه دیگری از مردم نیز میگویند وقتی اداره میراث فرهنگی مجوز فعالیت
به معدن را داده ما چرا کاسه داغتر از آش شویم؟
در اینکه سود اصلی فعالیت معدن به یک شخص میرسد شکی نیست اما در کنار آن با استثمار جامعه محلی، سود اندکی نیز به ایشان می رسد. فردی ادعا نمود که مدتی در معدن کار میکرده و با حدود 10 ساعت کار در روز ماهانه 500 هزار تومان حقوق دریافت نموده که این دستمزد با ماه ها تاخیر پرداخت شده است. اما افراد معدود قدرتمند روستا که تطمیع شده اند از این ماجرا سود مناسبی نصیبشان شده است. میراث فرهنگی شهرستان و استان با ادامه فعالیت معدن مخالف است اما ظاهرا در این جنگ نیز قدرت اقتصادی برنده شده است.
در مثال قلعه سموران فردی صاحب سرمایه توانسته است مجوز فعالیت در عرصه یک قلعه باستانی را بدون در نظر گرفتن جوانب فرهنگی، اجتماعی و نهادی فعالیت این معدن، دریافت کند. فعالیت وی موجب تخریب یک اثر ملی و ایجاد تنش در جامعه محلی می شود. این مثال در کنار بسیاری دیگر نظیر واگذاری آشوراده به اشخاص حقیقی نشان میدهد که نفوذ پول و سرمایه در تصمیم گیری ها تا چه میزان ابعاد غیراقتصادی توسعه را تحت تاثیر قرار می دهد و از آنها صرفا یک مفهوم زیبا برای سخنرانی ها و همایش ها باقی می گذارد: توسعه پایدار!