گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

پژوهشگران عضو گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، اینجا از فکرها و دل نوشته هایشان راجع به فعالیت ها و هدف های گروه می گویند. مطالب منعکس شده در این وبلاگ، به هیچ وجه منعکس کننده دیدگاه رسمی گروه نیست و بیان کننده نظرات شخصی نویسندگان است.
برای ارتباط با ما به این آدرس ایمیل بزنید:
socialristip@gmail.com

کانال تلگرام کسب و کار اجتماعی

سامانه آموزشی سرو

خبرنامه کارآفرینی اجتماعی حرکت

خبرنامه حرکت یک

شماره های پیشین

به فهرست دریافت کنندگان خبرنامه کارآفرینی اجتماعی «حرکت» بپیوندید.

عضویت در خبرنامه

همه با هم، برای محرومیت زدایی؟

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۳۹ ب.ظ

سیره پیامبر اسلام (ص) اهمیت توجه به محرومان را تایید می‌کند و یکی از دلایل نفوذ کلام پیامبر (ص) در صدر اسلام همین موضوع بوده است. در نهج البلاغه فرازهای بسیاری به این امر اختصاص دارد و شیوه خلافت امیرالمومنین (ع) و خدمت به ضعفا بر کسی پوشیده نیست. اسلام شدیدا بر محرومیت زدایی تاکید دارد و مراجع تقلید، سهم زیادی از وجوه شرعی را به همین امر اختصاص می‌دهند. توجه به مستضعفان، محرومیت زدایی و رفع فقر همواره از دغدغه‌های مسئولان کشور بوده و از همان ابتدا به عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف انقلاب برشمرده شده است. در همین راستا نهادهای وابسته به حکومت یا مستقل زیادی هم تشکیل شده‌اند و بعضا با سرمایه‌های بسیار بالا، به دنبال محرومیت زدایی هستند. با این همه، آیا انقلاب به هدف خود رسیده است؟ آیا فقر در کشور ریشه کن شده است؟ بدیهی است که دست یابی به چنین اهداف بزرگی زمان زیادی می‌برد و شاید هیچ گاه نتوان به آن رسید. حال سوال این جا است که آیا مسیر حرکت خود را به درستی انتخاب کرده‌ایم؟ آیا توانایی جلوگیری از رشد محرومیت را داریم؟ آیا درصد افراد فقیر در حال کاهش است؟ متاسفانه نمی‌توان پاسخ دقیقی به این سوالات داد. سال‌ها است که همه از محرومیت زدایی سخن می‌گویند و مسئولان ادعا دارند که تمام تلاش خود را برای آن به کار بسته‌اند. اما تا به حال کسی این مفهوم را تشریح نکرده است. کسی نحوه مقابله با فقر را بیان ننموده است. اصلا محروم کیست؟ آیا محرومیت‌زدایی یک وظیفه همگانی است؟ آیا ریشه کن کردن فقر ممکن است؟ چند ده سال طول خواهد کشید؟ اصلا آیا چنین فعالیت‌هایی در توان دولت ما هست؟ می‌توان چنین انتظاری از آن داشت؟ نقش مردم در این میان چیست؟ و دیگر سوال‌های بسیاری که در این زمینه وجود دارد اما متخصصان و مسئولان امر، به آن بی‌توجهی کرده‌اند و تنها درگیر اجرائیات و انجام پروژه‌های محرومیت زدایی شده‌اند. اگرچه مردم و مسئولان به خوبی اهمیت توجه به محرومان و مبارزه با فقر را درک کرده‌اند اما به نظر می‌رسد آشنایی کافی با ساز و کار آن وجود ندارد و راه‌حل‌های کاربردی هنوز شناسایی نشده‌اند. هر کس احساس وظیفه نموده و به نوبه خود سعی کرده است تا سهمی ولو اندک در این امر داشته باشد. اما بر خلاف انتظار، همین فعالیت‌های از هم جدا، غیر علمی و واگرا بعضا نه تنها به محرومیت زدایی کمکی نمی‌کند، بلکه می‌تواند به گسترش آن دامن بزند و ارائه راه حل برای آن را پیچیده‌تر نماید.

چند سال است که بخش‌هایی از استان کرمان به عنوان محروم‌ترین نقاط کشور معرفی شده‌اند و بعضا حتی به همین دلیل شهرت یافته‌اند. اگرچه معادن بسیار، باغات پربار و جاذبه‌های گردشگری فراوانی در این استان وجود دارد اما برخی مناطق آن از حداقل امکانات لازم برای زندگی برخوردار نیستند و مردم با مشکلات فراوانی روبه‌رو هستند. طی چند سال اخیر استان کرمان به عنوان استان پایلوت اقتصاد مقاومتی انتخاب شده است و نهادهای متفاوتی به عنوان معین اقتصادی شهرستان‌های مختلف استان انتخاب شده‌اند تا چرخ توسعه را در شهرستان یا بخش محول شده به خود به گردش درآورند و با محرومیت مبارزه کنند. تا کنون 24 موسسه به عنوان معین اقتصادی در این استان آغاز به کار کرده‌اند. هنوز امکان اظهار نظر درباره عملکرد این موسسات وجود ندارد اما مادامی که با یکدیگر همکاری نکنند و نگاه بخشی را کنار نگذارند، نمی‌توان انتظار دستاورد فوق‌العاده‌ای داشت.

از طرف دیگر، دانشجویان و مردم عادی نیز به میدان آمده‌اند و هر کس در حد وسع خود سعی کرده تا با این محرومیت مبارزه کند. این چنین افراد غالبا به عنوان اردوهای جهادی دانش‌آموزی، دانشجویی، فارغ‌التحصیلی، طلاب، بسیج سازندگی و ... در مناطق محروم حضور پیدا می‌کنند و در حوزه‌های عمرانی، فرهنگی، آموزشی و تخصصی اقدام به فعالیت می‌کنند. در سال گذشته 1385 اردوی جهادی در قالب بسیج سازندگی در کشور برگزار شده است که استان کرمان با بیش از 150 اردو، بیش‌ترین تعداد را به خود اختصاص داده است. در مجموع حدود 48 هزار نفر در این اردوها شرکت کرده‌اند که استان کرمان با نزدیک به 6 هزار شرکت کننده، باز هم بیش‌ترین سهم را دارد. این گرو‌ه‌ها در 6600 روستای کشور فعالیت کرده‌اند و در مجموع 956 هزار نفر از روستاییان به صورت مستقیم با فعالیت گروه‌های جهادی بسیج سازندگی درگیر بوده‌اند. این آمار تنها مربوط به اردوهای جهادی است که تحت عنوان بسیج سازندگی برگزار می‌شوند و آمار مربوط به کل اردوهای جهادی حتی از این ارقام نیز بزرگتر است. حال سوال آن جا است که آیا برنامه‌ای برای استفاده از این ظرفیت‌ها در نظر گرفته شده است؟ این گروه‌ها با هدف محرومیت زدایی وارد روستاها می‌شوند. آیا محرومان را به درستی شناسایی کرده‌اند؟ آیا راه مبارزه با فقر را می‌دانند؟ آیا این تلاش‌های کوچک، مقطعی، موازی و غیرکارشناسی اثری دارد؟ اصلا آیا این اثر برای تمام این گروه‌ها مثبت است؟ این سوالات ابتدایی‌ترین ابهاماتی هستند که درباره اثرگذاری این گروه‌ها وجود دارد. قطعا در این بین گروه‌هایی نیز وجود دارند که اثرات مثبت و قابل توجهی در مناطق فعالیت خود ایجاد کرده‌اند اما پایداری این تلاش‌ها چقدر است؟ آیا این مسیر به توسعه روستاها کمک می‌کند؟ در ادامه تجربه نگارنده از دو اردوی جهادی با دو سال فاصله در یک منطقه از شرق کرمان بیان شده است تا درک بهتری از جایگاه و اثرگذاری این گروه‌ها به دست آید.

گروه جهادی در سال اول اقدام به تاسیس یک دبیرستان دخترانه سه کلاسه و احداث ساختمان یک مرغداری نمود تا قدمی در راه اشتغال‌زایی برداشته باشد. علاوه بر فعالیت عمرانی، کلاس‌های تقویتی درسی برای دانش آموزان دبیرستانی منطقه، ارائه خدمات پزشکی سطحی و برنامه‌های فرهنگی برای کودکان، نوجوانان و جوانان منطقه نیز اجرا شد. با توجه به آن که منطقه اشاره شده پیش‌تر تنها دو بار تجربه اردوهای جهادی را داشته است، استقبال مردم و مسئولان از گروه بسیار مناسب و رضایت بخش بود. همزمان با شروع سال تحصیلی، دبیرستان احداث شده نیز افتتاح شد و علاوه بر سه کلاس فوق، یکی از دو اتاقی که برای دبیران ساخته شده بود نیز به عنوان کلاس درس استفاده شد و مدرسه با 4 کلاس آغاز به کار کرد. در این زمان امور مربوط به ساختمان مرغداری نیز پایان پذیرفت و آماده استفاده گشت. طبق هماهنگی‌های انجام شده با بخشداری، مقرر شد یکی از اهالی روستا پس از شرکت در دوره‌های آموزشی، امور مرغداری را به دست گیرد و با راه‌اندازی آن، باعث رونق پرورش مرغ بومی در خانه‌ها شود تا به درآمدزایی روستاییان منجر گردد. پس از دو سال گروه جهادی مجددا همان منطقه را برای برگزاری اردو انتخاب نمود. رفتار مردم با شرکت کنندگان با دو سال قبل تفاوت بسیاری کرده بود. انتظاراتشان از گروه جهادی تغییر کرده و روابط دوستانه کمتر شکل می‌گرفت. استقبال از مدرسه احداث شده به قدری بود که علاوه بر چهار کلاس موجود، یک کانکس سیار نیز در حیاط قرار دادند و مدرسه عملا با 5 کلاس فعالیت می‌نمود. اما نکته جالب توجه سرنوشت مرغداری است. وضعیت آن از دو سال پیش تا کنون هیچ تغییری نکرده بود و حتی درب آن نیز باز نشده بود. ساختمانی که با رویای کارآفرینی و ایجاد درآمد برای روستاییان احداث شده بود، ظرف مدت دو سال تنها آب و خاک به داخل آن رفته و هیچ استفاده‌ای از آن نشد. به منظور پیدا کردن راه حل، گروهی از شرکت کنندگان در سطح روستا اقدام به گشت زنی نمودند تا به واسطه گفتگو با روستاییان، دلایل عدم استقبال از مرغداری را جویا شوند. پراکندگی نظرات مردم تامل برانگیز بود. عده‌ای معتقد بودند ساختمان متعلق به بخش‌داری است و احساس تعلقی نمی‌کردند. عده‌ای می‌گفتند که گروهی از تهران آمدند و رفتند. این‌ها نیز احساس تعلقی نمی‌کردند. عده‌ای نیز معتقد بودند چند کلاهبردار به بهانه تاسیس مرغداری وام گرفته‌اند و پس از احداث ساختمان، پول‌ها را برده‌اند. این نظرات متفاوت تنها در یک روستای کوچک ایجاد شده بودند. چرا؟ زیرا در سال اول و هنگام تاسیس مرغداری نظرات عموم مردم پرسیده نشد. در نتیجه اهالی روستا هیچ حس تعلقی به ساختمان بنا شده نداشتند. اگر در سال اول مردم بیشتر به مشارکت گرفته می‌شدند آیا نتیجه تغییر می‌کرد؟ بعید به نظر می‌رسد. چرا که با یک دوره حضور 15 روزه در روستا نمی‌توان اعتماد و مشارکت عمیق آنان را جلب نمود. اصلا آیا شرکت کنندگان حاضر در اردو نحوه ارتباط گیری و تعامل سازنده با روستاییان را آموخته‌اند؟ خیر. زیرا کسی برای این مسائل اهمیت قائل نیست. حال سوال این جا است که آیا این اردوها می‌توانند کمکی به توسعه روستاها نمایند یا تنها در بهترین صورت محلی برای تهذیب و تخلیه عذاب وجدان شرکت کنندگان است؟

سرنوشت جنوب کرمان چه شد؟ کهنوج، قلعه گنج، چاه داد خدا، منوجان و سایر مناطق جنوب پس از چند سال فعالیت گروه‌های جهادی اینک به کجا رسیده‌اند؟ آیا این گروه‌ها بدون برنامه ریزی مرکزی و همه جانبه نگر، بدون دریافت آموزش‌های لازم، بدون داشتن تخصص‌های مورد نیاز در امور توسعه‌ای، می‌توانند به پیشرفت منطقه کمک کنند؟

البته خبرهای خوبی نیز شنیده می‌شود. استفاده برخی از معین‌های اقتصاد مقاومتی از تیم‌های تسهیل‌گری محلی، پررنگ کردن نقش مردم در برنامه‌های پیشرفت و توجه به توسعه انسان محور نشان از نگاه علمی این فعالان به امر توسعه منطقه‌ای است. باید منتظر ماند تا اثرات این مداخله‌ها مشخص شود اما تجربه نشان داده که گسیل کردن مردم و جوانان با انگیزه محرومیت زدایی به مناطق مختلف کشور بدون برنامه ریزی، بدون آموزش، بدون تعیین نقش‌ها، بدون نگاه علمی و بلند مدت نتیجه بخش نخواهد بود.

نظرات (۱)

ممنون از یادداشت طولانی شما که مشخص بود براش وقت گذاشتید. استفاده کردیم

به نظرم خوب تر خواهد بود که چنین نوشته هایی در کنار انتقادات و سوالاتی که مطرح می کنند، ره یافت هایی را هم ارائه کنند و مثلا از بررسی هر تجربه نظیر تجربه تاسیس مرغداری بدون مشارکت مردم، یک گزاره استخراج کند که بتواند راهگشای فعالین توسعه محلی در کشور شود. یعنی در واقع بند های پایانی به گزاره کشف شده و مهم که باید در توسعه محلی مورد توجه قرار گیرد اختصاص پیدا کند.

با تشکر مجدد
پاسخ:
عرض ادب

راهکارهایی که به نظر میان و پاسخی که برای خیلی از شکست ها پیدا میکنیم، اگرچه مفید هستند اما نکته مهم تر، تفییر نگاه به مساله و اصلاح رویکردهای مداخله است.
مادامی که نگاه مون به موضوع اصلاح نشده باشه، دانستن پاسخ و روش درست نیز بی فایده است.
اگرچه نقد شما به صورت کلی صحیح و وارد است اما شاید بهتر باشد به جای ارائه راهکار، به دنبال تغییر رویکردها باشیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی