گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

پژوهشگران عضو گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، اینجا از فکرها و دل نوشته هایشان راجع به فعالیت ها و هدف های گروه می گویند. مطالب منعکس شده در این وبلاگ، به هیچ وجه منعکس کننده دیدگاه رسمی گروه نیست و بیان کننده نظرات شخصی نویسندگان است.
برای ارتباط با ما به این آدرس ایمیل بزنید:
socialristip@gmail.com

کانال تلگرام کسب و کار اجتماعی

سامانه آموزشی سرو

خبرنامه کارآفرینی اجتماعی حرکت

خبرنامه حرکت یک

شماره های پیشین

به فهرست دریافت کنندگان خبرنامه کارآفرینی اجتماعی «حرکت» بپیوندید.

عضویت در خبرنامه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوآوری اجتماعی» ثبت شده است

30 آبان ماه 1396، و در حاشیه همایش کارآفرینان خیّر/خیّرین کارآفرین، دو کارگاه با موضوع های 1-نوآوری اجتماعی و 2-مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی توسط همکاران پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف برگزار شد. در این دو کارگاه سعی شد شرکت کنندگان که غالبا از فعالین اجتماعی بودند، با مبانی این دو مفهوم کلیدی در عرصه اثرگذاری اجتماعی آشنا شوند. شرحی مختصر از این دو کارگاه از زبان مدرسین را می توانید در ادامه بخوانید:


1-کارگاه نوآوری اجتماعی-مدرسین: روح الله حمیدی مطلق و امین یوسفی

در این کارگاه دکتر روح الله حمیدی و محمد امین یوسفی پیرامون ظهور مدل­ جدید سازمانی به نام سازمان­های هیبرید ارائه داشتند. در این کارگاه 4 ساعته، مدرسین به بیان مفاهیم عمومی و پایه­ای نوآوری اجتماعی و سازمان­های هیبرید پرداختند. سپس به صورت جمعی و تعاملی با 50 فرد شرکت کننده در کارگاه، دومورد بین المللی از سازمان­های هیبرید و نوآورانه اجتماعی به نام Aravind و MothertoMother مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت.

در گذشته نه چندان دور سازمان­های تجاری و اجتماعی با این پیش­فرض مدیریت می­شدند که بین خلق ارزش تجاری و خلق ارزش اجتماعی هیچ ارتباطی وجود ندارد. بیش از یک سده این اعتقاد وجود داشت که سازمان­هایی که به دنبال خلق ارزش مالی هستند نمی­توانند اثر مثبت و پایداری در حوزه اجتماعی داشته باشند و بالعکس، سازمان­های اجتماعی نیز نمی­توانند درآمد و ارزش تجاری خلق نمایند.

سازمان­های تجاری بسیار نوآورانه و چابک پاسخ گوی نیازهای مشتریان هستند و به علت فضای رقابتی حاکم بر بازار، روز به روز در حال پیشرفت و ترقی هستند. از سوی دیگر آثار و دغدغه­های اجتماعی این سازمان­ها در سایه مطلوبیت مالی آن­ها قرار می­گیرد و به همین علت گاها یا آثار اجتماعی خاصی ندارند و یا اینکه متاسفانه آثار منفی پایداری بر جامعه و محیط زیست تحمیل می­کنند.

از طرف دیگر سازمان­های اجتماعی دغدغه­های اجتماعی را به جد پیگیری می­کنند ولی متاسفانه از مدل­های نوآرانه و موثر به شدت فاصله دارند و از نظر مالی پایدار نیستند. به همین علت گاها یارای مقابل با مسائل فراگیر و به شدت پیچیده اجتماعی را که نیازمند چابکی، نوآوری و پایداری است ندارند.

سازمان­های هیبرید، ترکیبی از سازمان­های اجتماعی و تجاری است. شکل جدیدی از سازمان، که ویژگی­های مثبت دو رویکر سنتی و منفک را دارد، این سازمان­ها ارزش اجتماعی و تجاری را توامان خلق می­کنند. به لطف این ادغام، امکان خلق راهکارهای مقیاس کلان برای مسائل پیچیده اجتماعی که سال­ها بشر را آزرده است مهیا شده است.

این روند نوظهور در حال خلق پیکربندی جدیدی هم برای بخش اجتماعی و هم بخش تجاری است.

 


2-کارگاه مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی-مدرس: هامون طهماسبی

اکثر شرکت کنندگان این کارگاه، از فضای سازمان های مردم نهاد یا سازمان های دولتی بودند و این باعث شد به مباحث اجتماعی و نقش سازمان های مردم نهاد در این حوزه بیشتر بپردازیم. بر خلاف تصور، هنوز در سطح مبانی و مقدمات نیز ما نیاز به کار ترویجی و آگاه سازی گسترده ای برای عموم مردم و حتی فعالین سازمان های مردم نهاد داریم تا تصور درست و صحیحی نسبت به مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمانها داشته باشند و برای مثال چند اقدام نمایشی برخی شرکت ها را به عنوان ایفای مسئولیت اجتماعی آنها اشتباه نکنند.

در این کارگاه تاکید شد که ما نیاز به ورود جدی سازمان های مردم نهاد به حوزه مسئولیت اجتماعی سازمانها، از طریق «مطالبه گری» و «آگاه سازی عمومی» داریم. جای سمن هایی که از شرکت ها و بخش خصوصی، گزارش های مسئولیت اجتماعی شان را مطالبه کنند یا از حقوق ذی نفعان در مقابل صاحبان بخش خصوصی دفاع کنند، امروز در عرصه فعالیت اجتماعی کشورمان خالی است. برای مثال ما در حوزه سلامت تا دلتان بخواهد خیریه داریم، اما هیچ سازمان مردم نهادی نداریم که در مورد حقوق سلامت مردم از بنگاه های خصوصی یا صنایع غذایی مطالبه کند و به طور تخصصی متمرکز بر اصلاح رفتار بازیگران این حوزه باشد. قطعا یک رکن مهم رونق رویکردهای اجتماعی در بنگاه های اقتصادی، وجود جامعه مدنی و بخش مردمی نهاد آگاه و توانمند است. 

به امید آنکه بتوانیم با نفش آفرینی فعال تر سازمان های مردم نهاد، شاهد هدایت بهتر فعالیت های مسئولیت اجتماعی بنگاه های اقتصادی به سمت اثرگذاری اجتماعی واقعی باشیم. قطعا یکی از این حوزه های اثرگذاری، حوزه کارآفرینی اجتماعی است که موضوع همایش نیز بود.

کارگاه همایش کارآفرینان خیر

  • هامون طهماسبی

نوآوری اجتماعی در زمینه کشاورزی

يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ب.ظ

کشاورزی یکی از بخش های مهم اقتصاد است که در تولید ناخالص داخلی، ارزآوری و از همه مهمتر اشتغال کشور نقشی پر اهمیت دارد. از طرفی سبک توسعه این حوزه اقتصادی در کشور منجر به تبعات بسیار زیادی به ویژه در از بین بردن منابع آب به وجود آورده است که نتیجه آن خشکی دریاچه ها، رودها و تالاب ها و کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی بوده است. به همین جهت به نظر می رسد فعالیت ها و ابتکارات جدیدی که در این زمینه بتواند به بهبود وضعیت کشاورزی مبتنی بر پایداری و تعهد به محیط زیست بیانجامد نوآوری هایی اجتماعی خواهد بود.

از آنجا که چنین موضوعی در سطح کلان کشور مطرح بوده و رویکرد و نگاه حاکمیت ایران معمولا با مولفه های پایداری مخصوصا در زمینه کشاورزی هم راستا نبوده است، طبیعتا نیاز به تغییر رویکرد حاکمیت و ایفای نقش مناسب آن در اصلاح مدل توسعه بسیار پر اهمیت است. اما سوالی که مطرح است این خواهد بود که با فرض آنکه دولت و حاکمیت، حرکت به سمت توسعه پایدار و فروکش کردن عطش توسعه را پذیرفتند، حال چگونه باید مردم و کشاورزان را در مسیر نوآوری های اجتماعی دوستدار محیط زیست در زمینه کشاورزی همراه کنند.

باید پذیرفت که افزایش کشاورزی، حفر چاه های غیر مجاز، گسترش شهرها و ... هیچ کدام یک شبه رخ نداده است و اکنون هم برای اصلاح وضعیتی که به نابودی منابع منجر می شود، نمی توان شتاب زده عمل کرد. دولت اکنون نمی تواند به راحتی مسدود کردن چاه های غیر مجازی که تا مدت ها چشم هایش را بر روی آن بسته بود و کاهش سطح زیر کشتی را که تا مدت ها از رشد آن استقبال می کرد، دنبال کند و تاکید و اصرار بر آن می تواند تبعات منفی بزرگی برای کشور داشته باشد. از آن مهمتر جامعه ای که با کشاورزی راه و روش تامین معاشی برای خود دست و پا کرده است و اکنون به امید برداشت از زحمات گذشته خود است به راحتی نمی تواند منافع خود را به نفع محیط زیست و سایر مردم نادیده بگیرد. علاوه بر وابستگی معیشتی این جامعه به چنین شیوه تامین معاش، کشاورزی برای جامعه مذکور حکم سبک زندگی و هویتی نیز دارد که در این مورد هم نمی توان به راحتی آن را تغییر داد.

به نظر می رسد تغییر در سبک کشاورزی و معیشت برای حرکت به سمت توسعه پایدار، نیازمند جامعه ای از کشاورزانی است که در حال حاضر در اغلب مناطق کشور با آن فاصله جدی داریم. جامعه کشاورز در صورتی که توانمند بوده و سرمایه انسانی و اجتماعی بالاتری به دست آورد و در کنار آن رفاه بیشتر، امنیت زندگی بالاتر و امکانات مناسب تر در دسترس داشته باشد، راحت تر در مسیر نوآوری اجتماعی، توسعه پایدار و کشت سودمندتر با در نظر گرفتن جوانب مختلف حرکت خواهد کرد و این منجر به اجرایی شدن سیاست های توسعه پایدار دولت خواهد شد.

 برای نمونه در دهه های گذشته متوسط سنی کشاورزان پیوسته افزایش یافته است و مسن بودن کشاورزان منجر به کاهش بهره وری، عدم آگاهی از اطلاعات مورد نیاز و عدم تمایل به نوآوری و استفاده از روش های جدید می شود. به همین جهت جامعه کشاورزی برای افزایش بهره وری نیازمند وارد شدن نسل جدیدی از کشاورزان است تا بتواند نوآوری های جدید در راستای توسعه پایدار را بپذیرد و دنبال کند.

همچنین جامعه کشاورزان باید به جامعه ای تبدیل شود که در ارتباط موثر و متقابل نهادهای توسعه دهنده فناوری های جدید یا نهادهایی که با فناوری های جدید آشنا بوده و توانایی به کارگیری آن را دارند، دانش مورد نیاز برای توسعه پایدار کشاورزی را به کار گیرد. علاوه بر این، کشاورزان باید بتوانند اطلاعات مورد نیاز بازار محصولات و کشت محصولاتی که می تواند همزمان به استفاده بهینه و پایدار از آب، افزایش سود برای آنها و تامین نیاز کشور توجه کند را به دست آورند و با استفاده از آن تصمیم گیری کنند.

بر اساس توصیف بیان شده از جامعه کشاورزی مطلوب، نقش تسهیلگری برای توانمندسازی جامعه کشاورزی مطرح می شود و اهمیتی غیر قابل انکار پیدا می کند. تسهیلگران باید توانمندسازی این جوامع را در جهت بهبود وضعیت کشاورزی انجام دهند و به آنها برای فهم مناسب تر مساله یاری برسانند. همچنین ابزارها و به طور کلی دانش جدید در این حوزه را به کشاورزان منتقل کنند.

نقش مهم دیگری که برای تسهیلگران تعریف می شود تلاش برای به مشارکت گرفتن جوامع محلی در تصمیم سازی، توسعه راهکارها و انجام آنها است. از آنجا که سابقه کشور در دهه های گذشته در راستای خدمات رسانی به روستاها و کشاورزان در فضای متفاوتی دنبال شده است و این سبک تبدیل به فرهنگی در سطح جوامع محلی گشته است، تغییر آن بسیار سخت و پر اهمیت است.

همچنین علاوه بر توانمندسازی کشاورزان و جوامع محلی، برای تبدیل شدن جامعه کشاورزان به جامعه ای پویا، مرفه و دنبال کننده توسعه پایدار، نیاز به اقدامات مهمی از طرف دولت احساس می شود. نگاه موجود در جامعه به کشاورز به عنوان قشر ضعیف و مستضعف، باید با اقداماتی جهت بهبود زندگی این جامعه جایگزین شود تا رفاه و ارتقا طبقه اجتماعی کشاورزان را به وجود آورد. در این صورت توسعه پایدار راحت تر می تواند به دغدغه خود کشاورزان مرفه و با جایگاه اجتماعی بالا تبدیل شود و به این صورت آنها سیاست های دولت را دنبال کرده و حتی از دولت چنین اموری را مطالبه می کنند.

در این راستا هویت بخشی به تشکل های کشاورزی و سپردن بخشی از وظایف مربوط به خودشان مانند مدیریت محلی منابع، حمایت از تعاونی ها و ... به آنها، کمک قابل توجهی به این هدف خواهد کرد. همچنین دولت باید با سیاستگذاری های خود در راستای کاهش ریسک کشاورزان برای حرکت به سمت تولیدات جدید با منافع مذکور، از طریق اقداماتی همچون توجه به  وضعیت زنجیره ارزش چنین محصولاتی و بهبود آن تلاش کند.

مکانیزم یارانه نیز باید در راستای اهداف بیان شده هدفمند گردد و به جای پرداخت یارانه برای آب و انرژی به مواردی پرداخت شود که رفاه کشاورزان، در اختیار قرار دادن امکانات و شیوه های بهره ور و جدید کشاورزی، اطلاعات مورد نیاز و در نهایت توسعه پایدار کشاورزی و احتمالا سود کشاورزان را دنبال کند. 

در همه این موارد باید توجه داشت که دستیابی به چنین وضعیتی نیازمند تلاش جدی دولت، نهادهای مدنی و مردم دارد و در کوتاه مدت به دست نخواهد آمد. همچنین اگر چه هزینه های دستیابی به چنین وضعیتی زیاد است، اما به نظر می رسد بیشتر از هزینه های گزاف دولت در راستای اقدامات عمرانی برای کشاورزی همچون ساخت سدها نباشد.


  • سروش طالبی اسکندری

پیشنهادی به نام «هم سفره»

شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۲۳ ب.ظ

ایده‌های نو و نوآوری های فناورانه در کسب و کارهای تجاری، عموما با هدف تجاری سازی و درآمدزایی شکل گرفته‌اند. بنابراین صاحبان ایده به شدت از آنها مراقبت می‌کنند و با شیوه‌های مختلف از حقوق مالکیت معنوی خود دفاع می‌کنند. این اتفاق ضمن زوایای مثبتش، جلوی به اشتراک گذاری آزادانه ایده‌ها را می‌گیرد و فرآیند یادگیری از همدیگر را کند می‌کند.

 هدف بنده از نگارش این طرح و انتشار آن، این است که نشان دهم، به عکس ایده‌های تجاری، میتوان ایده‌های اجتماعی را با هم به اشتراک بگذاریم و در اصلاح آنها بکوشیم. وقتی هدف اصلی یک نوآوری، حل معضلی اجتماعی باشد، دیگر مهم نیست این کار توسط چه شخص یا نهادی اجرا می‌شود، مهم انجام درست آن و حل آن معضل است.

طرح هم‌سفره

به دلیل کاهش یارانه‌های دولتی در بخش نان، و به این دلیل که نان قوت غالب اقشار ضعیف است، فشار اقتصادی به این خانواده‌ها بیشتر شده است. پیشنهاد بنده به نام طرح «هم سفره» در نظر دارد تا با ارائه‌ی سازوکاری، از فشار وارده برروی دهک های پائین بکاهد و دغدغه‌های مربوط به نان را از دوش سرپرستان خانوار بردارد.

گرانی نان

بصورت خلاصه در این طرح (که ابتدا می‌بایست بصورت پویش-کمپین- و سپس بصورت فرآیندی ثابت باشد) مشتریان نانوایی مناطق متمول شهر، با خرید نوع خاصی از نان، به اسم نان «هم سفره»، بودجه‌ی لازم برای ایجاد تسهیلات در نانوایی‌های مناطق محروم را فراهم می‌کنند. این نوع خاص نان، می‌تواند نانی باشد که بجای کنجد برروی آن ماده‌ی ارزانتر سالمی مثل سبوس ریخته شده است. مشتری با پرداخت نرخ معادل نان کنجدی، نان سبوس‌دار «هم سفره» خریداری می‌کند و از این راه اضافه درآمدی برای اجرای طرح بدست می‌آید.

در ادامه و پس از خرید نان‌های «هم سفره» توسط اقشار مرفه‌تر، درآمد مازاد بین نانوایی های هدف در مناطق محروم تقسیم می‌شود. این نانوایی‌ها می‌بایست نان «هم سفره» را با نرخ پائین مصوب (مثلا نصف قیمت) به فروش برسانند.

در این بین ممکن است چالش‌هایی بوجود بیاید که برای هریک می‌توان به سناریوهایی برای حل معضل فکر کرد:

·       چطور مطمئن شویم، این نان به اقشاری می‌رسد که بواقع نیازمند هستند؟

خوشبختانه طرح های خیرخواهانه دیگری هم در شهرها رقم خورده است که نتایج آن نشان می‌دهد مردم هم با این طرح ها همکاری می‌کنند، برای مثال در طرح اخیر دیوار مهربانی که گسترش پیدا کرده و از آن استقبال شده است، اگر شخصی به واقع نیازمند نباشد از پوشاک مربوطه استفاده نمی‌کند.

راه حل کامل برای این مشکل وجود ندارد. اما می‌توان برای اطمینان بیشتر راه حل هایی را پیش گرفت: برای مثال اگر در این طرح مشاهده شود که نان «هم سفره» توسط بسیاری از اقشار خریداری میشود، و یا حتی از محله های دیگر برای خرید این نان هجوم آورده شده است، می‌توان هزینه‌های جانبی خرید این نان را بالا برد. برای مثال این نان در ساعت خاصی از روز (اول وقت) طبخ شود. و یا این نان تنها بصورت تکی فروخته شود. و یا روش های دیگر ...

·       آبروی اقشار ضعیف در خرید این نان چگونه حفظ شود؟

شکل ظاهری نان: همانطور که در خلاصه اولیه اشاره شد، اشخاصی که در طرح خیرخواهانه «هم سفره» شرکت می‌کنند به ازای پرداخت مبلغ نان کنجدی، نان سبوس‌دار دریافت می‌کنند. اما هنگام فروش نان با قیمت مناسب برای اقشار ضعیف نمی‌توان این کار را انجام داد. می‌بایست از نان معمولی استفاده کرد تا نان از نظر ظاهری با نان های خریداری شده‌ی دیگر تفاوتی نداشته باشد و خدای ناکرده از این طریق، استفاده کنندگان از نان «هم‌سفره» مشخص نشوند.

مخفی بودن فرآیند خرید: یکی از معضلات مهم، مخفی بودن خرید این نان توسط افراد نیازمند است. شاید یک راه حل، استفاده از ساعت خاص برای طبخ نان «هم سفره» در محله‌های محروم است. برای مثال نانوایی های طرح هم سفره، در ابتدای صبح و بمدت یک ساعت، تنها نان‌های این طرح را طبخ کنند، و این امر به اطلاع مردم محل برسد تا فقط افراد نیازمند در این ساعت به نانوایی مراجعه کنند.

·       چطور از استقبال از این طرح از طرف افراد محله‌های مرفه‌تر مطمئن شویم؟

این طرح مانند تمام طرح های خیرخواهانه، برای مشهور شدن و استقبال عمومی، نیازمند برنامه‌ای همه جانبه برای اطلاع‌رسانی و ترویج دارد. بنابراین ایجاد پویشی فکر شده برای شروع این طرح الزامی است. در این پویش می‌توان از تاکتیک های متنوعی برای آگاه سازی مردم، تبلیغ استفاده های این طرح و ذکر نتایج این طرح پس از شروع، استفاده کرد.

البته عملیات این طرح (شامل نوع انتخاب نانوایی‌های هدف، انتخاب تمایز نان مربوطه، نحوه محاسبه اضافه درآمد این نوع نان و زمان‌بندی جمع آوری اضافه درآمد، تقسیم این اضافه درآمد بین نانوایی‌های هدف، نظارت برروی کار نانوایی های هدف طرح، ...)  جزئیاتی است که هریک در موفقیت طرح مهم اند ولی در این مقال نمی‌گنجند.

بسیاری از ما ایده‌هایی از این قبیل داریم، که می‌توان با به اشتراک گذاشتن آنها، کیفیت آنها را بالاببریم و آنها را اصلاح کرده و به عملیاتی کردن نزدیک‌تر کنیم. پس منتظر چه هستیم؟

  • سید وحید رضوی