نشست علمی ارائه دستاوردهای پروژه «ارائه و پیگیری سیاست های توسعه منطقه ای در دو منطقه پایلوت»
چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ب.ظ
نشست علمی تجارب و دستاوردهای پروژه «ارائه و پیگیری سیاست های توسعه منطقه ای در دو منطقه پایلوت»، دوشنبه ۱۶ اسفند با ارائه آقایان جلال الدین میرنظامی و سروش طالبی اسکندری و در حضور جمعی از کارشناسان پژوهشکده سیاستگذاری و مخاطبانی از بیرون پژوهشکده برگزار گردید.
در این ارائه ابتدا مروری بر روند خشک شدن دریاچه ارومیه و شکل گیری ستاد احیای دریاچه ارومیه برای مواجهه با این وضعیت شد. بهره برداری بیش از اندازه از منابع آب و صرف آن در کشاورزی عامل اصلی خشکی دریاچه ارومیه بوده است که برای احیای این دریاچه و کاهش تبعات خشکی آن، ۲۶ سیاست از سوی هیات دولت در نظر گرفته شده است. یکی از مهمترین سیاست هایی که برای این منظور در نظر گرفته شده است کاهش ۴۰ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه بوده است.
پس از آن در ارتباط با معرفی منطقه پایلوت مطالبی بیان گردید. یکی از دو منطقه انتخاب شده در این پروژه، پایاب سد حسنلو شامل ۷ روستا در شهرستان نقده استان آذربایجان غربی است. دلایل اصلی برای انتخاب این منطقه از سوی ستاد احیا، امکان اندازهگیری و کنترل مصرف آب، فاصله نزدیک به دریاچه ارومیه و امکان رسیدن آب صرفه جویی شده به دریاچه، عدم توجیه اقتصادی شبکه و سد و سابقه دیمکار بودن کشاورزان منطقه بوده است. اهالی این منطقه ترک نشین بوده اند و در مجاورت این روستاها، اهالی کرد نشین ساکن هستند. به همین جهت شائبه هایی مبنی بر تبعیض آمیز بودن تصمیم ساخت سد از گذشته وجود داشته است.
تعداد بهره برداران فعال در این شبکه ۱۱۰۰ نفر بوده است که در ۵۳۰۰ هکتار مشغول به فعالیت بوده اند و در قالب ۴ تعاونی آب بران سامان دهی شده اند. برخی از مهمترین مسائل فنی شبکه آبیاری و زهکشی حسنلو، هزینههای بالای پمپاژ، کیفیت پایین خاک منطقه و تبخیر بالا از سطح دریاچه سد و مسائل اصلی اجتماعی آن ایجاد احساس تبعیض بین ترک و کرد (شیعه/ سنی)، احساس بیعدالتی در تخصیص و دسترسی به آب و ایجاد حس توقع در بهرهبرداران برای کسب آب به میزان مورد نظرشان بوده است.
پس از اشاره به وضعیت منطقه پایلوت و شرایط فنی و اجتماعی آن، تاریخچه ای از ورود ستاد احیا به مسائل این شبکه ارائه گردید. ستاد احیا بر اساس نظر وزارت نیرو، ابتدا با نیت خارج کردن سد حسنلو از بهره برداری و پرداخت جریمه ما به ازا به کشاورزان پیش رفت اما با مشخص شدن تبعات اجتماعی این کار و مخالفت های صورت گرفته، تصمیم به اتخاذ سیاست دیگری در ارتباط با این منطقه گرفت و در این زمان پروژه توسعه منطقه ای حسنلو مطرح گردید.
تعریف پروژه توسعه منطقه ای بر اساس در نظر گرفتن مفروضات زیر بوده است:
- سیاست کاهش پایدار مصرف آب در بخش کشاورزی زمانی میتواند در یک منطقه تحقق پیدا کند که با درک اقتضائات و بستر نهادی حاکم بر آن منطقه پیش برود.
- یک برنامه کاهش پایدار مصرف آب در بخش کشاورزی باید در میان کنش با جنبههای دیگر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منطقه بوده و به دنبال توسعه منطقهای همه جانبه و پایدار باشد.
- مصرف بالای آب معلول ناکارامدیهای گذشته نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی بوده و نمیتوان انتظار تحول کوتاه مدت در آن داشت.
بر این اساس پروژه حاضر به دنبال درک عمیقی از جنبههای سیاسی اجتماعی مناطق پایلوت و ارائه راهکار توسعه منطقه ای و کاهش پایدار مصرف آب با توجه به آن بوده است.
در ادامه این ارائه، مروری بر ادبیات مدیریت منابع آب و رویکردهای اجتماعی به این مقوله گردید. مدیریت یکپارچه منابع آب اصلی ترین رویکرد به پروژه های مدیریت منابع آب بوده است که در حدود ۳۰ سال پیش مطرح گردیده است. اما به تدریج با تجربه ناشی از پیشبرد این پروژه ها، نواقصی این رویکرد مورد توجه محققین قرار گرفته است و برای رفع آنها نظریاتی همچون مدیریت انطباقی آب، دیپلماسی آب و پیوند آب، غذا و انرژی مطرح شده است. یکی از پژوهش های انجام شده در ارتباط با زمینه محور شدن پروژه های مدیریت یکپارچه منابع آب و توجه به جنبه های سیاسی و اجتماعی، هندبوک آی آر اس می باشد که از متدولوژی ارائه شده در این پژوهش برای پیشبرد پروژه توسعه منطقه ای حسنلو استفاده شده است. بر این اساس روش انجام شده در پروژه حاضر در گام های زیر صورت گرفته است:
- مروری بر اطلاعات آمایشی مناطق هدف
- بررسی روایتهای ذینفعان با هدف شناخت مسائل پیشروی اجرای سیاست کاهش مصرف آب
- بررسی راهکارهای ارائه شده از جامعه محلی
- پیشنهاد گزینههای سیاستی تکمیلی حاصل پژوهش تیم مطالعات سیاستگذاری و مسئولین ستاد احیا
- تحلیل و بررسی گزینههای مطرح شده بر پایه تحلیل بستر نهادی موجود و انتخاب و اصلاح گزینهها
- ارائه گزینههای سیاستی به مسئولین ستاد احیا و بحث و تبادل نظر در مورد آنها
در جهت تحلیل روایت های ارائه شده که در گام ۲ پروژه مورد نظر قرار گرفته شده است، تئوری تعاملات بستر مند مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس این مدل، پیشبرد و اجرای سیاست ها از تعاملات بازیگران مجری و بازیگران هدف سیاست اتفاق خواهد افتاد. این تعاملات در بسترها و نهادهایی شکل گرفته اند و نحوه نگرش و تصمیمات هر یک از بازیگران بر اساس انگیزش، شناخت و منابع آنها صورت می گیرد.
بر این اساس نتایج به دست آمده از تحلیل روایت های کشاورزان به شرح زیر بوده است:
- شناخت: کشاورزان احیای دریاچه ارومیه را مساله خود نمیدانند و معتقدند احیای دریاچه ارومیه وظیفه دولت بوده است و در این مسیر نباید آسیب و مشکلی برای معیشت آنها به وجود بیاید.
- منابع: در حال حاضر منابع در اختیار کشاورزان که آنها را در کاهش مصرف آب توانمند کند، کافی نیست و برای اجرای سیاست نیاز به ارتقا منابع مالی، دانشی، سرمایه اجتماعی، اطلاعاتی و زیرساختی وجود دارد.
- انگیزش: کشاورزان انگیزه درونی چندانی برای همراهی با سیاست کاهش مصرف آب ندارند و اکثر عوامل موجود نقش ضدانگیزش را در این زمینه دارد. تنها عوامل انگیزشی خارجی همچون فشارهای ستاد احیا است که آنها را ملزم به کاهش مصرف آب میکند.
همچنین در ارتباط با مسئولین منطقه ای، تحلیل روایت ها به شرح زیر بوده است:
- شناخت: به دلیل فشارهای ایجاد شده از طرف ستاد احیا برای کاهش مصرف آب، مشکلات ساختاری و مدیریتی هر یک از سازمانها نمایان شده است؛ اکنون هر سازمان با عدم اشاره به ایرادات خود و همچنین با سلب مسئولیت از خود، عدم همراهی کشاورزان و ناکارامدی سایر سازمانها را نقد میکند.
- منابع: منابع اطلاعاتی، قانونی و مشکلات زیرساختی نیازهای اصلی مسئولین برای ایفای نقش در جهت کاهش مصرف آب است و حمایت ستاد از آنها در راستای اقدامات منجر به کاهش مصرف آب، به عنوان منبع اصلی حامی آنها است.
- انگیزش: الزامات ایجاد شده برای سازمانهای منطقهای، ناشی از برنامه ملی احیای دریاچه ارومیه، نتوانسته است انگیزهای قویتر از فعالیتهای جاری و اولویتهای سازمانی هر یک از این سازمانها باشد.
پس از بررسی روایت های ذی نفعان منطقه ای، رویکردهایی که برای مواجهه با مسائل موجود در پایاب سد حسنلو مورد توجه بوده است در محورهای زیر بیان گردیده است:
- توسعه منطقهای مبتنی بر مزیتهای واقعی و متناسب با محدودیت منابع آب
- حفظ معیشت جامعه محلی و جلوگیری از تبدیل شدن به جامعهای فقیر
- مشارکت ذینفعان
- توجه به نگرش جامعه محلی به سیاستها با تاکید بر احساس عدالت
- مدیریت انطباقی آب
- شفافیت در مدیریت منابع آب
- تقویت مکانیزمهای پایش و ارزیابی
- ارتقا دانش، نوآوری و فناوری
- سازماندهی نهادهای مردمی و دولتی متولی اجرای سیاستها
بخش نهایی ارائه، در ارتباط با خروجی ها و سیاست های نهایی توسعه منطقه ای و کاهش پایدار مصرف آب بوده است. سیاست های ارائه شده در این قسمت در دو بخش سیاستهای منتج به کاهش مصرف آب و سیاستهای منتج به بهبود معیشت جامعه محلی ارائه شده است که البته ارتباط تنگاتنگی نیز بین این دو بخش موجود است.
سیاستهای پیشبینی شده در بخش کاهش مصرف آب تخصیص آب با رویکرد کاهش پایدار مصرف آب، تخصیص عادلانه و منصفانه آب بین کشاورزان و کارایی اقتصادی بالای آب و همچنین ارتقای دانش کشاورزان برای بهره مندی مناسب تر از آب از طریق اصلاح روش های کشت و آبیاری بوده است. در این زمینه سناریوهایی به شرح زیر ارائه شده است:
کاهش سالانه 8 درصد آب تحویلی به کشاورزان و توانمندسازی کشاورزان و بستر سازی لازم برای استفاده بهینه از این آب در قالب امکان خرید و فروش آب و ...
فعالیت یکسال در میان ایستگاههای پمپاژ و کشت یکسال در میان دیم و آبی در اراضی تحت شبکه
همچنین در زمینه بهبود معیشت جامعه محلی پتانسیل های منطقه برای تحریک توسعه و ایجاد محورهای توسعه غیر کشاورزی شامل توریسم، کسب و کارهای خانگی، فراوری محصولات کشاورزی، تولید ماکیان و دامداری مبتنی بر وجود تالاب های منطقه معرفی شد و برای اجرایی سازی و پیشبرد آنها، پیشنهاداتی جهت سازماندهی مناسب در قالب سازمان های محلی ارائه گردید.