نشست نگاهی آسیبشناسانه به نقش اردوهای جهادی در کمک به توسعه محلی در ایران
یازدهمین نشست از سلسله "نشستهای توسعه محلی در ایران"، با موضوع "نگاهی آسیبشناسانه به نقش اردوهای جهادی در کمک به توسعه محلی در ایران"، 24 مهرماه در پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
در ابتدای نشست، جناب آقای طهماسبی دبیر نشست، ضمن بیان تجربیات دو ساله برگزاری نشستهای توسعه محلی در ایران در پژوهشکده سیاستگذاری بیان داشتند که توسعه محلی در ایران آنچنان که در میدان عمل و عرصه به آن پرداخت شده است، در میدان بحث و نظر و ارزیابی به آن پرداخته نشده و پژوهشکده به عنوان یک بخش علمی و دانشگاهی، سعی دارد بیشتر به مسائل علمی الگوها و مباحث توسعهای در خلال این نشستها بپردازد.
در بخش نخست این جلسه، تیم سازندگی سازمان بسیج دانشجویی، ضمن ارائه وضعیت و تاریخچه اردوهای جهادی به بیان گزارشی از فعالیتها و رویکردهای غالب این سازمان در سال 1395 پرداختند. در ادامه جناب آقای کمر روستا، مسئول هماهنگی تشکلهای جهادی کمیته امداد و مسئول بنیاد جهادی مشکات، به آسیبشناسی اردوهای جهادی در بخشهای مختلف پرداختند. در انتها نیز فرصتی برای نظرات شرکتکنندگان و پرسش و پاسخ ایشان فراهم گردید.
آقای صادق مفرد، مسئول جهاد سازندگی سازمان بسیج دانشجویی، ابتدا به بیان تاریخچهای از اردوهای جهادی پرداخت. از نظر ایشان ارائه تاریخچه دقیق از فعالیتهای جهادی کاری دشوار است، چرا که از زمان پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) فعالیتهای جهادی رونق گرفته و در زمانهای بعد از آن نیز به اشکال مختلف وجود داشته است. ایشان شروع اردوهای جهادی به شیوه امروزی را پیشنهاد این اردوها توسط یکی از استادان دانشگاه تهران به امام خمینی (ره) دانست و در نتیجه این ایده گسترش و جهاد سازندگی تاسیس گردید که با تاسیس وزارتخانههای دیگر و تلاقی کارهای جهاد با آنها، عملاً بر مشکلات افزون گشت و دیگر از حالت مردمی خود خارج گشت.
به گزارش ایشان، از بدو رویش اردوهای جهادی تا کنون، شاهد رشد قابل توجهی در تعداد گروههای جهادی بودهایم. این رقم از 300 الی 1700 گروه جهادی در سالهای مختلف متفاوت بوده است. ایشان بیان داشتند تابستان امسال حدود 43 هزار نفر به مناطق مختلف عزیمت داشتهاند که بیشتر اعضا را دانشجویان و فارغالتحصیلان در قالب گروههایی 7 الی 150 نفره تشکیل میدهند. مفرد ادامه دادند که عمده گروههای جهادی زیر مجموعه بسیج هستند که بصورت خودجوش فعالیت میکنند و به دلیل خودجوش بودن برنامهریزی برای آنها بسیار دشوار است.
مسئول جهاد سازندگی سازمان بسیج دانشجویی بر اساس آمارها به چند نکته مهم چون موارد زیر اشاره نمودند: اول اینکه بیشتر افراد شرکتکننده در اردوهای جهادی افرادی هستند که خود در مناطق محروم زندگی میکنند و اینطور نیست که فقط از مناطق مستعد و برای کمک به مناطق محروم شرکت کنند. نکته دیگر آنکه در سال 1395 جمعا 1385 اردوی جهادی در قالب اردوهای 1 تا 10 روزه برگزار شده و سریعترین و بیشترین خدمات در زلزله امسال خراسان شمالی توسط اردوهای جهادی ارائه شده است.
در ادامه آقای غلامزاده، به ارائه گزارشی تدوین شده در مورد فعالیت اردوهای جهادی دانشجویی در سال 1395 پرداخت. بر اساس این آمار، در مجموع 47000 نفر در اردوهای جهادی یک سال گذشته شرکت داشتهاند که از این تعداد 30000 نفر آقا و 17000 نفر خانم بودهاند. در مجموع 6625 روستا و 956000 نفر خدمت دریافت کردهاند. از کل اردوهای جهادی برگزار شده فقط 14 درصد بیرون استانی بودهاند و در این میان، استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و چهارمحال و بختیاری محل برگزاری بیشترین اردوها بودهاند.
ایشان اضافه نمودند که از موضوعات اردوهای جهادی میتوان به برنامههای فرهنگی، خدمات بهداشت عمومی و تخصصی، پروژههای عمرانی (ساخت خانه، مدرسه، راه، مسجد، آبرسانی و…) و آموزشی اشاره نمود. به گفته ایشان در این میان حدود 67000 نفر خدمت آموزشی دریافت و برنامههای عمرانی بیشترین هزینه و برنامههای فرهنگی بیشترین زمان را متوجه خود کردهاند. در قسمت هزینهها نیز، حدود 44 میلیارد تومان صرف پشتیبانی اردوها توسط سازمان بسیج سازندگی شده و مبلغ هزینه کل اردوها بالغ بر 99 میلیارد تومان برآورد شده است.
آقای غلامزاده در پایان به اهمیت آمارها اشاره و به سه استفاده اساسی این آمارها به قرار زیر اشاره نمودند: 1. جهت تدوین برنامههای بلندمدت مانند سندهای توسعه محلی. 2. جهت استفاده در حوزه کارآفرینی محلی. 3. در زمینه شناخت معضلات اجتماعی و رفع آنها.
سپس جناب آقای امیریفر، فعال اردوهای جهادی و از اعضای سازمان بسیج دانشجویی، به لزوم توجه به پژوهشها و مدلهای توسعهای اشاره کردند. وی صحبتهایش را با نیاز توجه به امر محرومیتزدایی بعد از انقلاب اسلامی شروع کردند و بیان داشتند که پتانسیلی در گروههای جهادی وجود دارد که در سایر ارکان حکومتی برای تصمیمگیری در مورد مناطق محروم وجود ندارد. از نظر ایشان این پتانسیل و موهبتی که نصیب گروههای جهادی شده است مربوط به اعتماد قویای است که بین جامعه محلی و اردوگران شکل میگیرد؛ زیرا مردم محلی افرادی را میبینند که از زندگی خود زدهاند و برای سامان بخشیدن به زندگی همنوع خود وارد عمل شدهاند که این موضوع در دید مردم محلی بسیار اعتماد آفرین است. وی ادامه دادند که معضل مهم در اردوهای 15 ساله جهادسازندگی، وجود دید مرکز-پیرامونی بوده است از نظر ایشان وجود چنین دیدی باعث شده است که معضلات مناطق محروم به خوبی دیده نشود و در نتیجه تصمیمات کارگر واقع نگردند. ایشان در پایان صحبتهایشان نیز عنوان داشتند که اردوگران جهادی با ارتباط موثر که میتوانند با مردم منطقه برقرار کنند و به واسطه آن میتوانند از لایههای پنهان اطلاعاتی آگاه شوند و با دانش گستردهتر و کاربردیتری دست به عمل و تصمیمگیری در آن منطقه بزنند.
در بخش دیگری از نشست، جناب آقای کمرروستا، مسئول هماهنگی تشکلهای جهادی کمیته امداد و مسئول بنیاد جهادی مشکات، صحبتهایشان را با موضوع آسیبشناسی اردوهای جهادی بیان کردند. بر اساس گفتههای ایشان، طی سالهای اخیر فقر و محرومیت ریشهکن نشده و محرومیتها مدام تغییر شکل دادهاند؛ از فقر به حاشیهنشینی و از حاشیهنشینی به معضلات اجتماعی. از نظر ایشان گروههای جهادی نمیتوانند به خوبی از پس این محرومیتها برآیند زیرا مشکلات ساختاری و ریشهای وجود دارد که باید آنها را اصلاح کنند. از جمله آسیبهای مربوط به تشکلها و گروهها که ایشان به آنها پرداختند میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. هدف و ساختار گروهها و تشکلهای جهادی
ü نام اردو و ساختار اردویی برای این فعالیتها مشکلی را حل نکرده و خود مسئله دارد
ü وابستگی شدید ساختاری و مالی به دستگاهها و نهادهای حمایتکننده با پول بیتالمال
ü عدم وجود ساختار مناسب برای فعالیتهای منطقهای
2. عدم توجه به نقشه راه و سند چشمانداز
3. عدم برنامهریزی بلندمدت و فعالیت پایدار در مناطق محلی
4. فقدان نیازسنجی از جوامع روستایی و محلی در زمینههای مختلف و در نتیجه سلیقهای عمل کردن گروههای جهادی
5. رشد قارچ گونه گروهها
6. عدم شناخت صحیح از تجربیات موفق و ناموفق نهادهای ملی و منطقهای
7. عدم مطالبهگری و روحیه عدالتخواهی در بین تشکلها
8. پروژه محوری و کارهای جزیرهای بدون عمق در روستا و جوامع محلی.
مسئول هماهنگی تشکلهای جهادی کمیته امداد در قسمت دیگری از صحبتهایش به ارزیابی و بیان آسیبهای مربوط به دستگاهها و نهادهای متولی محرومیتزدایی از جوامع محلی پرداختند و آسیبها و پیشنهاداتی برای رفع این موانع متذکر شدند که از این موارد میتوان به نمونههای زیر اشاره نمود:
آسیبها:
ü عدم وجود اعتماد بین گروهها و نهادهای دولتی
ü استفاده ابزاری از گروههای جهادی جهت سیاسی و …
ü وجود ساختارهای موازی و تعدد دستگاههای مسئول
ü عدم توجه به مساله بسترسازی، حمایت و هدایت و کیفیسازی گروهها.
ü نظارت دیوانسالاری به جای نظارت مومنانه و نگاه پیمانکاری به نیروهای جهادی.
ü فقدان نهادینهسازی مدیریت امور.
پیشنهادها:
ü ایجاد مرکز رصد و پایش حرکتهای جهادی.
ü سوق دادن گروههای جهادی به سمت تمرکز بر مسائل منطقهای و محرومیتزدایی بصورت پایدار.
ü شناخت علایق و استعدادها و ظرفیتهای جوامع محلی.
در بخش دوم این جلسه فرصت به صحبت و ارائه تجربه حاضران و فعالان اردوهای جهادی رسید که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
خانم کارخانه از گروه جهادی السابقون دانشگاه صنعتی امیرکبیر:
ایشان با اشاره به آمار ارائه شده در خصوص هزینههای انجام شده برای اردوهای جهادی، به کمترین میزان هزینه برای قسمت آموزش اشاره کردند و بیان داشتند علاوه بر نظام آموزشی معیوب در مدارس، اردوهای جهادی نیز در این زمینه اشتباه قدم برمیدارند. هدف اصلی در اردوهای جهادی باید توانمندسازی روستا و مردمان مناطق محروم باشد و کاری که اردوهای جهادی میتوانند انجام دهند تسهیلگری برای توانمندی مناطق است. همچنین با ذکر تجربهای از کار جهادی گروه السابقون در منطقه سیستان بر لزوم کیفیگرایی در مسائل آموزش تأکید کردند. "برای مثال مدیران آموزشوپرورش منطقه از ما انتظار داشتند که دانشآموزان منطقه رتبههای بهتری در کنکور دانشگاه داشته باشند و همه چیز را از دید آمار میدیدند. اینکه در منطقه محروم کشور 120 نفر از دانشآموزان مدرسه متقاضی رشته تجربی، 3 نفر ریاضی و 20 نفر انسانی باشند یعنی در تب جامعه افتادهاند. در حالی که ما به مرور و بر اساس تجربه دریافتهایم که باید بر آموزش بر اساس توانایی بچهها کار کنیم و مهارتهای زندگی را به آنان بشناسانیم. برای مثال مهارتهای کارآفرینی را در دانشآموزان گسترش دهیم و باید بر ذهنیت افراد تاثیرگذار باشیم تا ریشه محرومیتها توسط ساکنان محلی خشک شود."
آقای نظری- روانشناس و عضو مؤسسه خیریه بیتالمهدی (فعال در حوزه آسیبهای خانواده با محوریت کودکان):
"وقتی این سؤال مطرح میشود که «چرا محرومیت ریشهکن نمیشود یا چرا از فعالیتها نتیجه نمیگیریم؟» غالباً به این موضوع فکر میکنم که ما دیدی ماشینی به مسائل انسانی داریم. اگر میخواهیم محرومیت ریشهکن شود، در وهله اول منطقه و مردمان آن باید بخواهند که فقر ریشهکن شود و نقش فعالان جهادی در این زمینه ایجاد بلوغ فکری در جوامع محلی برای تغییر است. شیوه کنونی اردوهای جهادی ناکارآمد است؛ اینکه تنی چند نیروی کار را از مناطق دیگر وارد منطقه محروم کنیم اشتباه است، در حالیکه همان منطقه پتانسیل نیروی کار بالایی دارد. ما باید از نیروی جامعه محلی بهره ببریم."
ایشان در انتها پیشنهاد ایجاد شبکهای از گروههای جهادی را ارائه دادند تا اعضا شبکه بصورت مستمر با یکدیگر ارتباط داشته و از انجام کارهای موازی جلوگیری گردد.
آقای خنوه- فعال جهادی و پژوهشگر پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف:
"امروزه اندیشمندان توسعه محلی به این نتیجه رسیدهاند که برای اثرگذاری و پایداری توسعه، باید مشارکت جامعه محلی جلب شود. اما شیوه کنونی برگزاری اردوهای جهادی با این اصل متفاوت است و بیشتر باعث ایجاد تنبلی و تنبلپروری در جامعه میشود. با ساختار فعلی عدهای در زمان محدود با جامعه محلی ارتباط میگیرند و گاها اردوهای جهادی علاوه بر اینکه باعث توسعه نمیشوند بلکه لطمه هم میزنند. ما با اردوهای جهادی هزینههای زیادی به روستا وارد میکنیم؛ تفکرات خود را بصورت ناقص به جامعه محلی تزریق و خواسته و ناخواسته لطمهای جبرانناپذیر و بدون بینش به خلقیات مردم وارد مینماییم. اینکه عدهای جوان 15 روز وقت میگذارند و تلاش میکنند و کار خوب انجام میدهند لزوماً به معنی تأثیر خوب اردوهای جهادی نیست."
آقای آذری- مدیر مؤسسه آوای طبیعت پایدار (فعال در حوزه گردشگری با تأکید بر توسعه پایدار و رشد جوامع محلی):
"بنده نیز دیدی انتقادی به قضیه اردوهای جهادی دارم اما میخواهم بر ارزشمند بودن کار جهادی یا داوطلبانه تأکید کنم و این را فرصتی ارزشمند میدانم. ذکر چند نکته در این باره ضروری بنظر میرسد: اول اینکه مشارکت یک کار یدی و از بالا به پایین نیست. مشارکت از مرحله تصمیمسازی و برنامهریزی شروع میشود. دوم اینکه توانمندسازی که با تغییر نگرش همراه است، روندی بلندمدت است که این مهم در اردوهای 10 روزه جهادی رخ نمیدهد و گروه جهادی نمیتواند توانمندسازی کند. از طرف دیگر باید دید که بین بخشهای مختلف از یک اردو چقدر همافزایی وجود دارد؟ مثلاً کارهای عمرانی، فرهنگی، آموزشی و … چقدر با همدیگر هماهنگی دارند؟ گاهی نیروهای جهادی گرایشهای سیاسی خاصی را القاء میکنند که این موضوع به ماهیت کار لطمه میزند و مشارکت را کمتر میکند. گاهی تعریف ما از فرهنگ صرفاً مذهب است در حالیکه اینگونه تفکر به ماهیت کار آسیب میزند و وجوه دیگر فرهنگ را نادیده میگیرد."
خانم قزوینی- فعال جهادی از فارغالتحصیلان مفید و کانون جهادی وارث دانشگاه تهران:
"دیدی
که از اردوهای جهادی وجود دارد، همچون هجرت به اختیار و دیدگاههای مشابه که
غالباً از صداوسیمای ملی منتشر میشود، غالبا نظری اشتباه راجع به اردوهای جهادی
هستند. باید کار دولتی و فعالیت ایدئولوژیک را در اردوهای جهادی کمرنگ کنیم. با
کمی کنکاش در درون خود متوجه میشویم که همه ما برای خودمان و فرار از روزمرگیها
و درواقع خودخواهیهایمان به اردو میرویم.
از طرفی برخی دیدگاههای مسئولان برگزاری اردوها هم صحیح نیست. برای مثال از تجربهای
را بازگو میکنم که در روستایی که صنایعدستی منحصر بفرد خود را دارد، باید فعالیت
توانمندسازی در زمینه صنایعدستی ترویج دهیم نه اینکه با هدایایی غیر ایرانی، ریشه
همان صنایعدستی در روستا را بزنیم و جامعه محلی را دچار بیگانگی کنیم. ما باید
سعی کنیم نظیر این کارهای اولیه را به درستی انجام دهیم و از تسهیلگرانی که با دید
و رویکرد علمی کار میکنند حمایت کنیم."
آقای محسنی- از فعالان جهادی یزد:
"در اردوهای جهادی باید به اهداف و فلسفه این حرکت توجه بیشتری کنیم. با توجه به اینکه سابقه فعالیتهای جهادی خیلی بیشتر از اینهاست. اگر هدف نهاییای را برای تمام این فعالیتها بتوانیم در نظر بگیریم، همان کرامت انسانی است. این هدف خلقت است و ما باید بیشتر به اصول فکر کنیم و اینکه برای این هدف نیازی به تفرقه نداریم."
آقای قاسمی- پژوهشگر پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف:
"توسعه منطقهای نیاز به شناخت از منطقه و مشارکتی فعال از محلیها دارد. در این مورد فعالیتهای جهادی را نباید بزرگنمایی کرد و باید با دیدی منتقدانه و واقعبینانه مورد بررسی قرار داد. با وجود لطماتی که اردوها به منطقه وارد میکنند، نمیتوان انتظار حل مشکلات را داشت که حالا بپرسیم چرا نمیشود؟ بنظرم دیدگاه در مورد جهادیها را باید تغییر داد. اینکه با توجه به محدودیتها در وهله نخست سعی کنیم که آسیبهای اردوهای جهادی را کم کنیم. انتظار ما از اردوهای جهادی نباید زیاد باشد و یک کارکرد میتواند صرفاً آشنایی افراد دغدغهمند با محرومیتها باشد و در این فرایند انسان به درک عمیقتری برسد و نه اینکه لزوماً همان موقع شروع به محرومیتزدایی کند. پیشنهاد من به صورت خلاصه این است که محدودیت جهادی را بپذیریم و سعی در کم کردن آسیبها کنیم."
در انتهای صحبتهای حاضران، جناب آقای طهماسبی ضمن جمعبندی صحبتها، افزودند که "علاوه بر نقدهای وارده و بیان شده از سوی حضار، بصورت کلی توافق داریم که حداقل جنبه مثبت این اردوها بحث انسانسازی میباشد که باعث رشد و پخته شدن انسانها میشود که در متون علمی، امروزه از آن به عنوان service learning یاد میشود؛ اما باید توجه داشت که به نظر میرسد ما دانش کافی را برای مداخله در زندگی مردم را نداریم و حضور ما، هرچند جزئی، دارای اثراتی بر این مناطق است که البته این موضوع فقط مشکل کار اردوهای جهادی نیست. گاهی ما دانشجویان و اقشار تحصیل کرده زیادی به خود مغرور هستیم و فکر میکنیم که باید به اقشار محروم کمک کنیم در حالیکه در این میدان باید با تواضع و دیدی نو وارد شد. همچنین کار با جوامع محلی سخت است و پیچیدگیهایی دارد؛ اما این موضوع نباید به بیعملی منتهی شود.
در انتها آقای مفرد ضمن تشکر از حضار و مفید خواندن نظرات آنها، اضافه نموند که: "منطقهای از فقر در نمیآید مگر آنکه مردم از فقر در بیایند. ما باید متخصصان بیشتری را به اردوهای جهادی اضافه کنیم و در کنار آن روی آمارهایی که گردآوری میکنیم بیشتر تحلیل کنیم تا از نیازها مطلع شویم. ما هماکنون در حال تاسیس شبکهای از گروههای جهادی هستیم. اینکه طیف خاص سیاسی از جامعه در اردوهای جهادی حاکماند، درواقع درست است اما ما فضا را باز گذاشتهایم تا افراد مختلفی شرکت کنند و امیدواریم که تنوع بیشتر شود. از طرفی اینکه بسیج بحث اردوها را سازماندهی میکند به معنای حضور فقط افراد بسیجی نیست، بلکه از اقشار مختلف در اردوها شرکت میکنند. ما بدنبال مشارکت افراد محلی هستیم اما از آنجایی که کارهای بشردوستانه و داوطلبانه در کشور ما قوی نیست و سابقهای ندارد، لذا با مشکلاتی روبروییم. از طرفی دولت و مردم از ما کارهای کوچکی انتظار دارند و درنتیجه ما هم به کارهای کوچک بسنده کردهایم و کوچک ماندهایم".
تهیه کننده گزارش : حمیدرضا جعفرصالحی
ویراستاری: سعید طالعشایان