کنش جمعی؛ شاهبیتِ غزلِ توسعه
گرچه مدت زیادی نیست که کار و مطالعاتم در حوزه توسعه است، اما تا اینجای کار، به این جمع بندی رسیده ام که «شاه کلید توسعه، کنش جمعی است، ولاغیر» کنش جمعی به این معنی که یک چیز(ـِناشناس)ی در میان افراد شکل بگیرد تا با آن بر تضاد منافع فردی شان غلبه کنند. این جمع بندی، متعلق به خودم (که تجربه خیلی کمی در این حوزه دارم)نیست بلکه، آن را مرهون همنشینی با بزرگان این زمینه در طول دوره ی هفت-هشت ماه اخیر هستم. چرا که همیشه در صحبتهای از توسعه محلی با ایشان، در نهایت بحث به چیزی نمیرسیم مگر «کنش جمعی». منظورم از بزرگان و فعالان توسعه محلی سه کس است:1- گروه کسبوکار و نوآوری اجتماعی، 2-گروه همیاران توسعه محلی، 3-کلاسهای درس اقتصاد توسعه دکتر متوسلی است. که در زیر اشاراتی به هر یک شده:
1-دیروز(چهارشنبه 25 آذر) که در جلسه گروه کسب و کار و نوآوری اجتماعی صحبت از تجربه توسعه ی روستای نایین بود، دیدیم که چگونه کنش جمعی میتواند تضاد منافع را در یک گروه 12نفری از بین ببرد و باعث محقق شدن یک هدف مشترک در میان ایشان شود. در این تجربه بعد از کنش جمعی شرکت مردمی میشود و هفت هزار نفر از نایینیها سهامدار این شرکت میشوند تا پایداری این توسعه تضمین شود.
2-در
میان همیاران توسعه محلی،اکثریت قریب به یقین مدلهای توسعه محلی، بر پایه گروه شدن
مردم عمل میکنند. مثلا انجمن بومپژوهان اگر به هدف توسعه یک روستا به آن روستا
سفر کند و در طول شش ماه نتواند یک گروه در روستا تشکیل دهد از آن روستا به روستای
دیگر خواهد رفت.چراکه در این انجمن برپایه الگوی «توانمند سازی اجتماع محور» عمل
میکند .
جالبتر اینکه وقتی دو فرد کلیدی دو موسسه، یعنی محمد حسین حسین زاده از بانک قرضالحسنه
رسالت و سعید نوری نشاط از انجمن بوم پژوهان یک مباحثه را شروع کردند، بحث بر سر
این بود که درکنش جمعی هدف اهمیت دارد و یا صرف مکالمه کافیست؟ یان بحث بصورت ضمنی بر این نکته صحه میی گذارد که کنش جمعی در توسعه ی مد نظر این بزرگواران مهم است اما آیا در این کنش جمعی باید یک هدف عامل گرد هم بودن باشد یا نه خود بحث دیگری است. (این مباجثه در
مینودشت بود که عکسهایی از این سفر را سید رضای عزیز در پست سفری خاطره انگیز به ده چناشک آورده است)
3-دکتر متوسلی که یکی از اساتید با تجربه اقتصاد توسعه در دانشگاه تهران است، کتاب «اقتصاد کنش جمعی» را بعنوان متن اصلی برای تدریس کارآفرینی اجتماعی خود قرار داده است.
ذهنیت و چارچوب ذهنی و اعتقادات و عقاید من در این جمع بندی که «کنش جمعی در توسعه ی محلی نکته مهمی است» بی تاثیر نبوده و در ادامه این اعتقادات را قدری بیشتر تبیین میکنم البته، لازمه ی ورود به آن این یک شفاف سازی است: تا به اینجای نوشته جسارت زیادی کردم، چرا که درباره چیزی که خودم خیلی از آن سردرنمیآورم بلکه فقط به آن علاقمندم، جمع بندیِ خودم را نوشته ام. در ادامه میخواهم پا را فراتر بگذارم و پای دین که وحی منزل است را هم به نظرات خودم آلوده کنم. امیدوارم که با نقد و نظرات ارشمندتون این جسارتها که به مثابه دست و پا زدن من در گل است را راهنمایی کنید تا انشالله به راه راست هدایت شود.
اسلام؛ درقامت تسهیلگر کنش جمعی
من فکر میکنم یکی از موضوعاتی که دین اسلام سعی کرده با احکامش در جامعه جاری و ساری کند، کنش جمعی بوده؛ چرا که در اسلام، تاکید زیادی بر کنش جمعی شده است. یکی از الهام بخش ترین این تاکیدها (برای من) در حدیث زیر از پیامبر اکرم بوده است:
«اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنها ثواب صدو پنجاه رکعت نماز را دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعت ثواب ششصد نماز دارد و اگر سه نفر اقتدا کنند، هر رکعت از نماز آنان ثواب یک هزار و دویست رکعت و اگر 4نفر اقتدا نمایند، هر رکعت ثواب دو هزار و چهارصد نماز را دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان به همین ترتیب بیشتر می شود تا به ده نفر برسند و تعداد آنها که از 10گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و همه دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه بخواهند بنویسند، نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.»ه
من در نوجوانی برایم سوال بود که چرا اینگونه است، و به دنبال فرمولی بودم که ثواب، طبق آن محاسبه میشود. هیچ وقت هم موفق نشدم فرمول ریاضی اش را پیدا کنم ولی شاید در علوم انسانی بتوان این احادیث را فرموله بندی کرد.
شاید تاکید اسلام بر نماز جماعت ناشی از اهمیت کنش جمعی است و هدف اسلام چیزی نیست بجز اینکه مسلمانان را گرد هم جمع کند تا در میانشان مکالمه شکل بگیرد و فرایند کنش جمعی که منجر به توسعه میشود تسهیل شود.جالبتر این است که این تسهیلگری اسلام برای شکلگیری کنش جمعی در میان مسلمانان در سطوح مختلف منطقهای، محلی و بین المللی وجود دارد. هر روز پنج نوبت نماز که توصیه شده به جماعت خوانده شود، یک پیشنهاد اسلام است که کنش جمعی در سطح یک محله را تسهیل میکند. هر هفته نماز جمعه در سطح یک منطقه شکلگیری کنش جمعی را راحتتر میکند و درنهایت حج مصداق تسهیلگری برای کنش جمعی مسلمانان جهان است!
اما اینکه مسلمانان چگونه رفتار کرده اند، که باعث شده بجای اینکه کنش جمعی رخ بدهد، فاجعه منا از حاصل شده، خود بحث مجزایی می طلبد.
کنش جمعی، در علم اقتصاد
در این زمینه چندان اطلاعات زیادی ندارم و در
همین حد میدانم که الینور استروم که جایزه نوبل اقتصاد دارد و برخی دیگر از
اقتصاددانان از جمله راجر کامونز در این زمینه، کتب و مقالات ارزشمندی را به
رشته ی تحریر درآورده اند که انشالله فرصت کنم و مطالعه شان کنم. اما خلاصه یک
مقاله از هوارد گاردنر را همراه با نتیجه گیری خودم در زیر آوردهام:
گاردنر ، در مقالهی لایه های چندگانهی ذهن نوشته سال 1389 شمسی خورشیدی[1]،
ابتدا خلاصه ای از دانش بشری درباره انواع مختلف استعداد هایی که بشر قادر است
آنها را جذب کند ارایه میکند و طبق این چارچوب، استعدادهای ذهنی و ذاتی بشر را میتوان
در 9 نوع خلاصه کرد: 1-هوش کلامی-زبانی، 2-هوش ریاضی-منطقی، 3-هوش موسیقایی، 4-هوش
تصویری-فضایی، 5-هوش جسمی-حرکتی، 6-هوش میان فردی، 7-هوش درون فردی، 8-هوش طبیعت
گرا و 9-هوش سوالات بزرگ.
در ادامه این مقاله، گاردنر با موردکاوی موفقیت مارگاریت تاچر در توسعه کشور انگلیس، به این جمعبندی میرسد که توسعه حاصل قرار گرفتن این انواع استعدادها در کنار یکدیگر است؛ چراکه این مهارت ها در تاچر به فعلیت رسیده است. اگر این دیدگاه و جمع بندی مقاله را قبول کنیم آنگاه بنظر میرسد، به فعلیت رسیدن همزمانِ همهی این استعدادها در گروهی از انسانها بسیار محتمل تر است تا اینکه در یک فرد!
- ۹۴/۰۹/۲۷