انتقادات نسبت کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن
بسم الله الرحمن الرحیم
«کارآفرینی اجتماعی»، اولین مرتبه بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ استفاده شد و با افزایش مشکلات اجتماعی در دهه ۱۹۹۰ توجه به این مفهوم افزایش یافت. بسیاری از محققان معتقدند که افزایش مشکلات اجتماعی، کاهش کمکها به سازمانهای خیریه که برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی تلاش میکردند و ضعف و ناکارآمدی سازمانهای خیریه سنتی، عوامل اصلی پیدایش مفهوم کارآفرینی اجتماعی بودهاند.
میتوان کارآفرینی اجتماعی را اتخاذ رویکردهای نوآورانه و پایدار برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی دانست؛ این رویکردها میتواند در قالب یک سازمان خیریهی نوآور، یک سازمان انتفاعی یا سازمان دولتی اتفاق افتد.
«کسب و کار اجتماعی»، نخستین مرتبه توسط پروفسور محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶ معرفی شد. او نخستین بار این واژه را در کتابش به نام “ساختن جهانی بدون فقر – کسب و کار اجتماعی و آینده سرمایهداری” که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، به کار برد. محمد یونس کسب و کار اجتماعی را کسب و کاری، بدون ضرر و بدون تقسیم سود میداند که با هدف اصلی برطرف کردن مشکلات اجتماعی تاسیس میشود.
با توجه به افزایش مشکلات اجتماعی و پتانسیل بالای این مفاهیم در کاهش مشکلات اجتماعی، این مفاهیم امروزه مورد توجه ویژهای قرار گرفتهاند؛ اما انتقادهایی به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن وارد است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
در غیاب ساختار حقوقی مشخص برای فعالیت سازمانهایی که با عنوان «بنگاه اجتماعی» یا «کسب و کار اجتماعی» فعالیت میکنند و در نبود نظارت بر فعالیت آنها، صرف بیان اینکه یک سازمان، کسب و کار یا بنگاه اجتماعی است، مزایای زیادی برای آن به همراه خواهد داشت؛ مشتریان آن کسب و کار به علت اعتماد مردم افزایش مییابد، تصویر مثبتی از سازمان در ذهن مشتریانش ایجاد میشود و معمولا شدت رقابت به علت عدم ورود رقبا کاهش مییابد
برخی از منتقدان معتقدند که تحت شرایط ذکر شده در بالا این مفاهیم، پوششی فراهم کرده اند که کسب و کارها ضمن انجام فعالیتهای سابق خود یعنی دنبال کردن هدف کسب حداکثر سود اقتصادی، از بسیاری از فشارهای محیطی ناشی از رقابت و قوانین در امان باشند. آنها معتقدند در شرایطی که برای تبدیل شدن به یک کسب و کار یا بنگاه اجتماعی، کافیست یک شرکت اعلام کند که کسب و کار اجتماعی است و پس از آن تحت هیج گونه نظارتی قرار نمیگیرد، کسب و کار اجتماعی زمینهای برای سوءاستفاده سازمانهای تجاری فراهم است.
از طرفی برطرف کردن مشکلات اجتماعی بسیار وابسته به نظام فکری و ارزشی فرد کارآفرین اجتماعی است. یک کارآفرین اجتماعی ممکن است به زعم خود در جهت برطرف کردن مشکلات اجتماعی اقدام کند ولی آثار منفی اجتماعی گستردهای به جای بگذارد؛ همچنان که نمونههای بسیاری در تاریخ با هدف خدمت به جامعه، فجایع بزرگی خلق کردهاند. البته این موضوع یکی از حساسیتهای کارآفرینی اجتماعی و هر فعالیت اجتماعی دیگری محسوب میشود.
برای مطالعه متن کاملتر انتقادهای وارد شده به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن به این لینک مراجعه نمایید.