تلاش های کم بازده
یکی از اقدامات مفیدی که در کشور های اروپایی، خصوصا ایتالیا انجام می شود، سپردن پروژه های اجرایی دولت و شهرداری ها در زمینه اجتماعی به سازمان های مردم نهاد است. برای مثال ارائه خدماتی مانند مراقبت و نگهداری از کودکان و سالمندان، خدمات آموزشی برای محرومان و خدمات اجتماعی برای اقشار محروم در کشور ایتالیا بر عهده شهرداری ها است. شهرداری ها به جای آن که خود درگیر اجرای پروژه شوند، انجام آن را به صورت مناقصه ای به سازمان های مردم نهادی که با عنوان تعاونی اجتماعی ثبت شده اند می سپارد. این تعاونی ها توسط افرادی با دغدغه مسائل اجتماعی ثبت شده است و سعی دارند در زمینه رفع مشکلات اجتماعی فعالیت کنند به همین دلیل پس از دریافت پروژه از سوی شهرداری، نه تنها به دنبال سود های کلان نیستند، بلکه سعی می کنند پروژه را با کیفیت هرچه بهتر انجام دهند تا مردم بیشتر از آن منتفع شوند. با این کار علاوه بر کاهش هزینه های شهرداری، بودجه لازم برای ادامه حیات تعاونی اجتماعی نیز مهیا می شود و با ادامه فعالیت این تعاونی ها، نیروی انسانی بیشتری در جامعه تربیت می شود.
در ایران نهاد های بسیاری در زمینه محرومیت زدایی فعالیت می کنند. از سازمان هایی مانند بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی که به همین منظور تشکیل شدند، تا کارخانه های دولتی که در راستای مسئولیت اجتماعی شان پروژه هایی برای مناطق محروم انجام می دهند. از طرف دیگر سازمان های مردم نهاد و خیریه های بسیاری نیز در سطح کشور برای بهبود کیفیت زندگی اقشار محروم تلاش می کنند. ساختارهای بروکراتیک و کهنه نهادهای حاکمیتی، چابکی و انگیزه لازم برای فعالیت بهینه و کارا در این زمینه را ندارند. از طرف دیگر سازمان های مردم نهاد با نیروی انسانی جوان، دغدغه مند و با انگیزه درگیر حل مشکلات مالی خود برای ارائه خدمات بیشتر به محرومین هستند.
جمع هزینه هایی که در یک سال برای محرومیت زدایی در کشور ما انجام می شود بسیار بالا است اما به دلیل آن که هر نهادی به صورت جزیره ای و خودمختار، بدون داشتن تخصص لازم وارد عمل می شود، این سرمایه هنگفت خروجی مورد انتظار را ندارد و نتایج مثبت این تلاش ها در اندازه هزینه صرف شده برای آن ها نیست. ایجاد یک نهاد متولی و هادی برای محرومیت زدایی در کشور و التزام تمام نهادهای فعال در این زمینه به پیروی از سیاست های مرکزی نهاد متولی می تواند این سرمایه ها را در مسیری علمی، پر بازده و در یک راستا هزینه کند تا شاهد دستاوردهای بزرگتری باشیم.
اما از آن جایی که دستیابی به این مهم دور از دسترس به نظر می آید، نهاد های فعال می توانند به جای آن که خود درگیر انجام پروژه های محرومیت زدایی شوند و یا آن که اجرای آن را به شرکت های پیمانکاری بسپارند، طی تعاملی سازنده با سازمان های مردم نهاد فعال و با تجربه در این زمینه، نه تنها در تعریف پروژه از آن ها کمک بگیرند، بلکه اجرای طرح را نیز به آن ها بسپارند. این سازمان ها به دنبال سود مادی برای خود نیستند و طرح را با کمترین هزینه انجام می دهند. از طرف دیگر دغدغه مندی این افراد باعث می شود طرح با بیشترین کیفیت ممکن اجرا شود. اگرچه باز هم مشکلات مطرح شده مانند هم راستا نبودن فعالیت این گروه ها حل نمی شود اما ساختار های خشک اداری ظرفیت لازم برای این قبیل فعالیت ها را ندارند و اگر تنها به تامین هزینه های طرح بپردازند و تدوین و اجرای آن را به سازمان های مردم نهاد واگذار کنند می توانیم شاهد نتایج بهتری باشیم.
خوشبختانه توی برخی زمینه ها در ایران هم روند واگذاری کار به بخش خصوصی رو شروع کرده. بعنوان مثال من چند روز پیش که با شرکت ماه تاب آشنا شدم بسیار خرسند شدم که حداقل توی بعضی از حوزه ها دولت شروع کرده بره به این سمت که خودش همه کار رو نکنه:)
ساختار شرکت ماهتاب اینطوریه که ساخت و نگهداری نیروگاه برق رو انجام میده و تا سی سال به دولت برق رو میفروشه. دولت هم این برق رو در شبکه توزیعش میفروشه!!
یه مثال از فعالیتهای بلند مدتی که ماهتاب پیگیری میکنه، مدرسه ی فرداست که در این شرکت بعنوان مسئولیت اجتماعی اجرا شده و توی این مدرسه سعی میکنند در نظام آموزشی کشور نوآوری هایی رو پیشنهاد کنند.