گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

پژوهشگران عضو گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، اینجا از فکرها و دل نوشته هایشان راجع به فعالیت ها و هدف های گروه می گویند. مطالب منعکس شده در این وبلاگ، به هیچ وجه منعکس کننده دیدگاه رسمی گروه نیست و بیان کننده نظرات شخصی نویسندگان است.
برای ارتباط با ما به این آدرس ایمیل بزنید:
socialristip@gmail.com

کانال تلگرام کسب و کار اجتماعی

سامانه آموزشی سرو

خبرنامه کارآفرینی اجتماعی حرکت

خبرنامه حرکت یک

شماره های پیشین

به فهرست دریافت کنندگان خبرنامه کارآفرینی اجتماعی «حرکت» بپیوندید.

عضویت در خبرنامه

۳۳ مطلب با موضوع «یادداشت ها و مقالات» ثبت شده است

آشنایی با «مجمع جوانان روستای کهورآباد»

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ب.ظ

جمعهای مشابه این مورد، ظرفیتی ارزشمند برای توسعه محلی، با تکیه بر مردم بومی و دانش بومی


"جوانان روستا را دور هم جمع کردیم تا کمتر دچار آسیب‌های اجتماعی شوند." این جمله دلیلی بود که من و همکارم که در کهنوج مشغول بررسی ظرفیتهای توسعه‌ای در این منطقه بودیم، به روستای کهورآباد سهرابی، واقع در بیست کیلومتری جنوب غربی کهنوج برویم تا ببینیم این مجمع جوانان چه سبقه و سابقه ای دارند. آقای کیانوش سهرابی با روی باز ما را پذیرفت و داستان شکل گرفتن این جمع را اینگونه توضیح داد:

حدود هشت سال پیش دیدیم که بعضی وقت‌ها تعداد حاضرین برای نماز در مسجد کم هست و دیدیم جمع‌های جوانان در حال کم شدن است. در ابتد تصمیم گرفتیم که یک کتابخانه در مسجد راه بیندازیم و اینگونه شد که تعدادمان کمی بیشتر شد. پس از آن دیدیم که اصلا شاید بعضی‌ها دلشان نخواهد در فعالیت‌های مذهبی شرکت کنند، تصمیم گرفتیم فعالیت‌های ورزشی را هم در مسجدمان داشته باشیم و هر روز بعد از نماز مغرب و عشا برای فوتبال و والیبال دور هم جمع می‌شدیم. و بعدها گروه تئاتر، مسابقات کتابخوانی و برگزاری مراسم‌های مختلف، جزئی از برنامه دائمی‌مان شد. همچنین هر جمعه برنامه کوهنوردی هم داریم.

  • محمد ملک شاهی

وضعیت مبهم آینده زندگی روستایی

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

آینده روستا در ایران یکی از مبهم‌ترین مسائل کشور است. در سطح کلان صحبت‌های بسیاری درباره معکوس نمودن روند مهاجرت از روستا به شهر می‌شود. جدای از شعارهای تکراری و فضاسازی‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی، بعضا اقدامات کارشناسی نشده برای حل این مشکل مانند احداث شهرک‌های نوساز به جای خانه‌های قدیمی روستاییان و جابجایی موقعیت جغرافیایی روستا و یا تبدیل روستا به شهر به منظور از بین بردن انگیزه‌های مهاجرت انجام شده است اما نتایج نشان می‌دهد روند مهاجرت سرعت بیشتری پیدا کرده است. دو نظریه در این‌جا مطرح می‌شود. اول آنکه مسئولین می‌دانند با توجه به روند فعلی، روستا در ساختارهای موجود نمی‌تواند احیا شود و صرفا با انجام اقدامات تبلیغاتی، سعی می‌کنند خود را به عنوان ناجیان روستا معرفی کنند. فرضیه دوم آن است که بدون توجه به آینده روستا و عدم برنامه ریزی بلند مدت در سطح کلان و ناآگاهی درباره جایگاه روستا نسبت به شهر در دهه‌های آینده، به صورت چشم بسته سعی در معکوس نمودن روند مهاجرت دارند. از آن‌جایی که تا به حال مسئولین و سیاست‌گذاران کشور درباره آینده بلندمدت زندگی روستایی در ایران صحبتی نکرده‌اند و بی‌توجهی نسبت به سبک زندگی روستایی کاملا مشهود است، می‌توان مطمئن بود که فرضیه سومی وجود ندارد.

  • نوید خنوه

بسم الله الرحمن الرحیم

«کارآفرینی اجتماعی»، اولین مرتبه بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ استفاده شد و با افزایش مشکلات اجتماعی در دهه ۱۹۹۰ توجه به این مفهوم افزایش یافت. بسیاری از محققان معتقدند که افزایش مشکلات اجتماعی، کاهش کمک‌ها به سازمان‌های خیریه که برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی تلاش می‌کردند و ضعف و ناکارآمدی سازمان‌های خیریه سنتی، عوامل اصلی پیدایش مفهوم کارآفرینی اجتماعی بوده‌اند.

می‌توان کارآفرینی اجتماعی را اتخاذ رویکردهای نوآورانه و پایدار برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی دانست؛ این رویکردها می‌تواند در قالب یک سازمان خیریه‌ی نوآور، یک سازمان انتفاعی یا سازمان دولتی اتفاق افتد.

«کسب و کار اجتماعی»، نخستین مرتبه توسط پروفسور محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶ معرفی شد. او نخستین بار این واژه را در کتابش به نام “ساختن جهانی بدون فقر – کسب و کار اجتماعی و آینده سرمایه‌داری” که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، به کار برد. محمد یونس کسب و کار اجتماعی را کسب و کاری، بدون ضرر و بدون تقسیم سود می‌داند که با هدف اصلی برطرف کردن مشکلات اجتماعی تاسیس می‌شود.

با توجه به افزایش مشکلات اجتماعی و پتانسیل بالای این مفاهیم در کاهش مشکلات اجتماعی، این مفاهیم امروزه مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته‌اند؛ اما انتقادهایی به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن وارد است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

در غیاب ساختار حقوقی مشخص برای فعالیت سازمان‌هایی که با عنوان «بنگاه اجتماعی» یا «کسب و کار اجتماعی» فعالیت می‌کنند و در نبود نظارت بر فعالیت آنها، صرف بیان اینکه یک سازمان، کسب و کار یا بنگاه اجتماعی است، مزایای زیادی برای آن به همراه خواهد داشت؛ مشتریان آن کسب و کار به علت اعتماد مردم افزایش می‌یابد، تصویر مثبتی از سازمان در ذهن مشتریانش ایجاد می‌شود و معمولا شدت رقابت به علت عدم ورود رقبا کاهش می‌یابد

برخی از منتقدان معتقدند که تحت شرایط ذکر شده در بالا این مفاهیم، پوششی فراهم کرده اند که کسب و کارها‌ ضمن انجام فعالیت‌های سابق خود یعنی دنبال کردن هدف کسب حداکثر سود اقتصادی، از بسیاری از فشارهای محیطی ناشی از رقابت و قوانین در امان باشند. آنها معتقدند در شرایطی که برای تبدیل شدن به یک کسب و کار یا بنگاه اجتماعی، کافیست یک شرکت اعلام کند که کسب و کار اجتماعی است و پس از آن تحت هیج گونه نظارتی قرار نمی‌گیرد، کسب و کار اجتماعی زمینه‌ای برای سوءاستفاده سازمان‌های تجاری فراهم است.

از طرفی برطرف کردن مشکلات اجتماعی بسیار وابسته به نظام فکری و ارزشی فرد کارآفرین اجتماعی است. یک کارآفرین اجتماعی‌ ممکن است به زعم خود در جهت برطرف کردن مشکلات اجتماعی اقدام کند ولی آثار منفی اجتماعی گسترده‌ای به جای بگذارد؛ همچنان که نمونه‌های بسیاری در تاریخ با هدف خدمت به جامعه، فجایع بزرگی خلق کرده‌اند. البته این موضوع یکی از حساسیت‌های کارآفرینی اجتماعی و هر فعالیت اجتماعی دیگری محسوب می‌شود.

برای مطالعه متن کامل‌تر انتقادهای وارد شده به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن به این لینک مراجعه نمایید.

  • رضا طبیب زاده

رادار نوآوری

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


رادار نوآوری ابزاری است که توسط محققان  Kellogg School of Management توسعه یافت. رادار دیدی 360 درجه درباره نوآوری جاری در شرکت و جایگاه استراتژی می دهد. رادار نوآوری 4 بعد اصلی کسب و کار را پوشش می دهد. این 4 بعد عبارتند از:

-1 چیزی را که شرکت می سازد (what)

-2 مشتریانی که خدمت رسانی می شوند (who)

-3 فرایند های به کار گرفته شده (how)

-4 نقاطی از بازار که محصول یا خدمت به آن ارائه می شود (where)

بین این 4 بعد اصلی 8 بعد فرعی دیگر قرار می ­گیرند؛ بنابراین در مجموع رادار نوآوری شامل 12 بعد که در ذیل به اختصار شرح داده شده است؛ است.

  • میلاد جلالوند

تلاش های کم بازده

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۹ ب.ظ

یکی از اقدامات مفیدی که در کشور های اروپایی، خصوصا ایتالیا انجام می شود، سپردن پروژه های اجرایی دولت و شهرداری ها در زمینه اجتماعی به سازمان های مردم نهاد است. برای مثال ارائه خدماتی مانند مراقبت و نگهداری از کودکان و سالمندان، خدمات آموزشی برای محرومان و خدمات اجتماعی برای اقشار محروم در کشور ایتالیا بر عهده شهرداری ها است. شهرداری ها به جای آن که خود درگیر اجرای پروژه شوند، انجام آن را به صورت مناقصه ای به سازمان های مردم نهادی که با عنوان تعاونی اجتماعی ثبت شده اند می سپارد. این تعاونی ها توسط افرادی با دغدغه مسائل اجتماعی ثبت شده است و سعی دارند در زمینه رفع مشکلات اجتماعی فعالیت کنند به همین دلیل پس از دریافت پروژه از سوی شهرداری، نه تنها به دنبال سود های کلان نیستند، بلکه سعی می کنند پروژه را با کیفیت هرچه بهتر انجام دهند تا مردم بیشتر از آن منتفع شوند. با این کار علاوه بر کاهش هزینه های شهرداری، بودجه لازم برای ادامه حیات تعاونی اجتماعی نیز مهیا می شود و با ادامه فعالیت این تعاونی ها، نیروی انسانی بیشتری در جامعه تربیت می شود.

در ایران نهاد های بسیاری در زمینه محرومیت زدایی فعالیت می کنند. از سازمان هایی مانند بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی که به همین منظور تشکیل شدند، تا کارخانه های دولتی که در راستای مسئولیت اجتماعی شان پروژه هایی برای مناطق محروم انجام می دهند. از طرف دیگر سازمان های مردم نهاد و خیریه های بسیاری نیز در سطح کشور برای بهبود کیفیت زندگی اقشار محروم تلاش می کنند. ساختارهای بروکراتیک و کهنه نهادهای حاکمیتی، چابکی و انگیزه لازم برای فعالیت بهینه و کارا در این زمینه را ندارند. از طرف دیگر سازمان های مردم نهاد با نیروی انسانی جوان، دغدغه مند و با انگیزه درگیر حل مشکلات مالی خود برای ارائه خدمات بیشتر به محرومین هستند.

جمع هزینه هایی که در یک سال برای محرومیت زدایی در کشور ما انجام می شود بسیار بالا است اما به دلیل آن که هر نهادی به صورت جزیره ای و خودمختار، بدون داشتن تخصص لازم وارد عمل می شود، این سرمایه هنگفت خروجی مورد انتظار را ندارد و نتایج مثبت این تلاش ها در اندازه هزینه صرف شده برای آن ها نیست. ایجاد یک نهاد متولی و هادی برای محرومیت زدایی در کشور و التزام تمام نهادهای فعال در این زمینه به پیروی از سیاست های مرکزی نهاد متولی می تواند این سرمایه ها را در مسیری علمی، پر بازده و در یک راستا هزینه کند تا شاهد دستاوردهای بزرگتری باشیم.

اما از آن جایی که دستیابی به این مهم دور از دسترس به نظر می آید، نهاد های فعال می توانند به جای آن که خود درگیر انجام پروژه های محرومیت زدایی شوند و یا آن که اجرای آن را به شرکت های پیمانکاری بسپارند، طی تعاملی سازنده با سازمان های مردم نهاد فعال و با تجربه در این زمینه، نه تنها در تعریف پروژه از آن ها کمک بگیرند، بلکه اجرای طرح را نیز به آن ها بسپارند. این سازمان ها به دنبال سود مادی برای خود نیستند و طرح را با کمترین هزینه انجام می دهند. از طرف دیگر دغدغه مندی این افراد باعث می شود طرح با بیشترین کیفیت ممکن اجرا شود. اگرچه باز هم مشکلات مطرح شده مانند هم راستا نبودن فعالیت این گروه ها حل نمی شود اما ساختار های خشک اداری ظرفیت لازم برای این قبیل فعالیت ها را ندارند و اگر تنها به تامین هزینه های طرح بپردازند و تدوین و اجرای آن را به سازمان های مردم نهاد واگذار کنند می توانیم شاهد نتایج بهتری باشیم.

  • نوید خنوه

احیای دریاچه ارومیه، مساله ای بسیار پیچیده!

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۱۸ ب.ظ

اولین سوالی که در مواجهه با مسائل راهبردی و سیاستگذاری باید پاسخ داده شود، میزان پیچیدگی آن مساله است. در ادبیات رایج در حل مسائل عمومی کشور، براساس پیچیدگی، مسائل به "ساده یا ملایم" و "پیچیده یا بدقلق" تقسیم بندی می‌شوند. در واقع برای پیچیدگی مسأله طیفی مطرح میشود که در یک طرف آن مسائل ساده و در طرف دیگر آن مسائل پیچیده قرار دارد. در مسأله ساده، تعریف دقیقی از مسأله وجود دارد و مفروضات و نتیجه مطلوب مسأله مشخص است در نتیجه راه حل مشخصی برای آن وجود دارد (مانند اکثر مسائل ریاضی یا مسائل هندسه اقلیدسی ) ولی در مسأله پیچیده و به اصطلاح بد قلق تعریف مشخصی از مسأله وجود ندارد؛ یعنی بر سر اینکه خود مسأله چیست توافقی وجود ندارد و همچنین برای این مسائل راه حل درست یا راه حل بهینه، معنی ندارد و نمی‌توان راه حل قطعی و عینی برای آنها متصور شد. عمده این مسائل مربوط به مسائل اجتماعی استبرخورد ساده با یک مسئله پیچیده می تواند عواقب بلند مدت جبران ناپذیری داشته باشد.

نگاه به مساله دریاچه ارومیه، ریشه های شکل گیری آن و نتایج تلاش هایی که برای احیای آن انجام شده است نشان می دهد دلایل زیادی وجود دارد تا این مساله را یکی از پیچیده ترین مسائل کلان کشور به حساب آوریم. در ادامه برخی از جوانب این پیچیدگی ذکر می گردد.

  • سروش طالبی اسکندری

ترازنامه بنگاه اجتماعی و کسب و کارهای رایج

پنجشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

در حسابداری کسب و کارهای رایج، دارایی‌های یک شرکت، یعنی هر آنچه از وجه نقد، ماشین‌آلات، زمین و املاک و ... در اختیار شرکت است به دو بخش، بدهی و سرمایه تفکیک می‌شود. سرمایه را حق صاحبان سهام گویند و بدهی نیز سهم دیگران به جز سهامداران از دارایی‌های یک شرکت است. جمع بدهی و سرمایه برابر دارایی‌های یک شرکت است؛ یعنی هر آنچه که یک شرکت در اختیار دارد یا از طرف سهامداران آن است یا از طرف افرادی به جزء سهامداران در اختیار شرکت قرار گرفته است.

اما در مورد بنگاه‌های اجتماعی که عموما محدودیت تقسیم سود دارند، سمت چپ ترازنامه بر خلاف کسب و کارهای رایج، سه قسمتی است. قسمت اول، بدهی‌ها هستند و قسمت دوم نیز حقوق صاحبان سهام (سرمایه) است اما در مورد بنگاه‌های اجتماعی سودآور، مجموع بدهی و سرمایه با دارایی برابر نیست و دلیل آن نیز محدودیت تقسیم سود است. در برخی قوانین بنگاه‌های اجتماعی اساسا مجاز به تقسیم سود نیستند و در برخی قوانین دیگر، تقسیم سود محدود میان سهامداران یک بنگاه اجتماعی مجاز است. در شرکت‌های تجاری هر آنچه که به عنوان سود حاصل شود پس از کسر بدهی‌ها به سهامداران تعلق می‌گیرد ولی در بنگاه‌های اجتماعی با توجه به محدودیت تقسیم سود، چنانچه سود حاصل شده، بیش از مجموع بدهی‌ها و سقف مجاز پرداخت به سهامداران باشد در حسابی غیرقابل تقسیم قرار می‌گیرد که بخش سوم سمت چپ ترازنامه این نوع سازمان‌ها را تشکیل می‌دهد. در قانون بسیاری از کشورها بخش سوم از دارایی‌های یک بنگاه اجتماعی در صورت انحلال بنگاه اجتماعی، غیرقابل تقسیم است و به یک سازمان اجتماعی با هدف اجتماعی مشابه تخصیص داده می‌شود.

  • رضا طبیب زاده

آنچه در فیلم مادرکشی بیان می شود به چالش کشیدن اموری هست که سال ها به عنوان پیشرفت کشور مطرح و از آن دفاع می شده است و به راحتی امکان نقد آن وجود نداشته است. گفتمان جدید و نقادانه ای که فیلم ایجاد کرده است باعث گردیده در جمع های مختلفی اکران شود و در جلسات، دانشگاه ها و بسیاری از مراکز دیگر در مورد آن صحبت شود. همچنین این فیلم افرادی را که تا پیش از این دیگران را در جایگاهی نمی دیدند که بخواهند در مورد تبعات کارهایشان صحبت کنند، مجبور به پاسخگویی کرده است و به همین جهت می توان گفت فیلم، رسالت خود را به خوبی انجام داده و به نیازی جدی در زمینه مواجهه با مساله آب کشور پاسخ داده است.

این فیلم در واقع واقعیتی فراتر از داستان آب است و نگاه کشور به توسعه را در سالیان گذشته نقد می کند. توسعه ای که بدون در نظر گرفتن ابعاد لازم برای پایدار بودنش اهداف رشد صرفا کمّی دارد. عطش توسعه و علاقه به دستیابی به آن در کوتاه ترین زمان و از ساده ترین روش ها منجر به آن شده است که امروز نتایج آن نشان دهنده توهمی از توسعه و درگیر شدن کشور با عواقبی بسیار پیچیده گردد. عواقبی که اکنون در بسیاری موارد نشان می دهد، جامعه ای که قرار بود برخوردار از مواهب این توسعه گردد، اتفاقا باید تبعات منفی آن را بپذیرد.

  • سروش طالبی اسکندری

 influence


کتابی برای همه، نه بازاریاب ها!

معمولا وقتی میخواهند تعریفی از کتاب influence ارائه دهند، آن را یکی از 10 کتاب پرفروش حوزه «بازاریابی» عنوان میکنند. این تعریف به خودی خود صحیح است، اما ممکن است به اشتباه به ذهن متبادر شود که این کتاب مخصوص متخصصین بازاریابی و فروش است. اتفاقا برعکس! این کتاب بررسی عملی و جالبی از مفاهیم علمی پیچیده ی روانشناسی اجتماعی است. این کتاب به زبان ساده شرح می دهد چرا مردم در مورد مسائل مختلف متقاعد میشوند! بنابراین در این کتاب نه از مفاهیم دشوار علمی صحبت می شود و نه موضوعی تخصصی و غیرعام دارد. مخاطب کتاب، هرشخصی است که در زندگی روزمره در معرض متقاعد شدن یا متقاعد کردن است!


کتاب روانشناسی نفوذ


اصولی ملموس و عجین با مسائل روزمره زندگی

این مفاهیم آنقدر با زندگی روزمره ما عجین هستند، که با خواندن خیلی از اصول روانشناسی مطرح شده در کتاب، داستانها و امثال و حکم با مضامین مشابه به ذهن متبادر می شود. همچنین سرتاسر کتاب می توان مثالهای واقعی و نتایج بکارگیری اصول مطرح شده برای متقاعد کردن دیگران را یافت.

برای مثال پایه اصول روانشناسی فصل دوم این است که: انسان ها در حالتی که به آنها خوبی کوچکی کرده ای، به احتمال بیشتری با شما همراه می شوند و با تقاضای شما کنار می آیند. این اصل ما ایرانی ها را به یاد اصطلاح «نمک گیر شدن» می‌اندازد.

در نمونه دیگر در فصل چهارم در اصل «تایید اجتماعی» می بینیم: مردم به هنجار یا فعالیتی که توسط عموم مردم دیگر قابل قبول است اعتماد بیشتری دارند. بطور روزمره، می بینیم که تولیدکنندگان برای تایید محصول خود، در تبلیغاتشان مردم را به آن محصول مشتاق نشان می دهند، یا چون می دانند تبلیغ از ناحیه عموم مردم موثرتر است، به مردم به ازای تبلیغ برند خود امتیاز می دهند. بنابراین به فراگیر بودن این اصل، یعنی اصل «تایید اجتماعی» پی می بریم.

در نمونه دیگر در فصل ششم، به اصلی برمی خوریم که بیان می کند، مردم تمایل دارند از شخصی پیروی کنند که «بنظر می رسد» متخصص است. در ادامه می بینیم مردم برای تشخیص تخصص و پیروی از آن، لزوما وقت کافی برای تحقیق ندارند، و یکی از مواردی که به آن اتکا می کنند، نشانه های ظاهری افراد است. برای مثال بصورت ناخودآگاه به شخصی که توصیه های پزشکی می کند نگاه می کنند و اگر این شخص روپوش پزشکی و وسایل مربوط به پزشکی داشته باشد، احتمال تایید حرف او توسط مردم بیشتر است. این واقعیت ما را یاد مثل دیگری می اندازد که می گوید: «عقل مردم به چشمشان است».

سهل و ممتنع!

با خواندن مورد به مورد اصول مطرح شده در این کتاب، ممکن است این اصول سهل و قابل پیش بینی به نظر برسد. ولی نویسنده بعد از هریک از این اصول روانشناسی، مثال هایی شگرف دارد از تله هایی که ما بصورت روزمره در آنها گرفتار می شویم. تله هایی که از همین اصول ساده پیروی کرده اند. حتی در برخی موارد (فصل 4) کار به جایی رسیده است، که عده ای در نتیجه این تاکتیک ها، دست به مرگ دسته جمعی زده اند و جان خود را از دست داده اند! بنابراین اصول روانشناسی این کتاب، سهل و ممتنع هستند. یعنی فهمیدن اصول آسان و شیرین است، ولی برای مجهز شدن به آن، یعنی «مجهز شدن به هنر متقاعد کردن و آگاهی در برابر متقاعد شدن»، به شنیدن انواع و اقسام مثال ها و تاکتیک های بکارگرفته شده، تمرین و ممارست نیاز است.

کتاب «روانشناسی نفوذ: هنر متقاعد نمودن دیگران»، نوشته‌ی رابرت چالدینی است، که با همت پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف ترجمه و توسط انتشارات رسا به چاپ رسیده است و از طریق درگاه اینترنتی این انتشارات قابل تهیه می باشد.

  • سید وحید رضوی

کاتلر به عنوان پدر بازاریابی جهان و فردی با بیش از دهها کتاب، نتایج یک عمر پژوهش و تجربیاتش را در کتابی به نام بازاریابی نسل3 منتشر ساخت. بازاریابی 3 فراتر از یک کتاب معمول بازاریابی است و نویسنده معتقد است که این کتاب می تواند به عنوان یک راه حل جهانی به کمک بشریت بیاید.

در واقع کاتلر معتقد است که نسل 1 بازاریابی بیشتر محصول محور بود و در نسل 2 محوریت به مشتری تعلق گرفت ولی اکنون نوبت آن است که ارزشها و مفاهیم ارزشمند (و به عبارت دیگر روح انسان ) محور فعالیت بنگاه ها قرار بگیرند تا بتوانند در آینده باقی بمانند.

نگرشی که بازاریابی نسل 3 به اجتماع و ماموریت دارد بسیار متفاوت از مسئولیت اجتماعی است که در نسل دوم بازاریابی شکل گرفت. مسئولیت اجتماعی اگرچه در پاسخ به سوال نقش سازمان در جامعه شکل گرفت اما هرگز نتوانست به تناقض های اساسی درون خود پاسخ دهد. در دوران نسل 2  برخی شرکت ها تلاش کردند که تغییری ایجاد نمایند. در این دوران، کتاب "نظام سرمایه داری مهربان[1]" مسئولیت اجتماعی را روش مناسبی برای شرکت ها در شروع کسب و کار خود ذکر کرده است. نویسنده دو دلیل برای ادعای خود دارد؛ نخست آن که فعالیت های بشر دوستانه، احساس رهبران شرکت را در خصوص عوامل اجتماعی فعال ساخته و در نتیجه آن ها  برای هزینه کردن در این خصوص به طور شخصی و یا شرکتی تحریک می شوند  و دوم اینکه شرکتی که مشارکت در فعالیت های بشر دوستانه را درک می کند از نظر بازاریابی دارای ارزش می باشد و این در فروش آنها موثر است. بازاریابی نسل 3، رویکرد بالا را که ناشی از تفکرات بازاریابی نسل2 بود مردود می نماید چرا که معتقد است، این دو نقطه شروع عموما با شکست مواجه می شوند چرا که شرکت هایی که رویکرد اول را دنبال می کنند، اغلب در ادغام مفاهیم بشر دوستانه به عنوان بخشی از ماهیت و ژن شرکت شکست می خورند و آن­ها­یی که رویکرد دوم را دنبال می کنند عموما برای ادامه مشارکت و تعهد دچار مشکل می شوند. به عبارت دیگر، بازاریابی نسل  3 معتقد است برای آنکه فعالیت اجتماعی در درون سازمان و کارکنان آن نهادینه شود باید هدف اجتماعی در ماموریت سازمان و در اولویت اول قرار گیرد و حتی درآمد در اولویت های بعدی باشد.

  • حسین عنبرستانی