بررسی صندوق های اعتبارات خرد و تاثیر آنها بر توسعه محلی
روز دوشنبه، ۲۸ تیر ۱۳۹۵ گروه "نوآوری و کسب و کار اجتماعی" پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و "انجمن حامیان فرهنگ قرض الحسنه و کارآفرینی اجتماعی" میزبان پنجمین نشست "همیاران توسعه محلی" با موضوع “صندوقهای اعتبارات خرد و توسعه محلی – چالشها و فرصتها در ایران” ببودند.
آقای دکتر حسین راغفر از دانشکده اقتصاد دانشگاه الزهرا (س) و آقای دکتر حبیب جباری از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از اساتید حاضر در جلسه بودند. همچنین آقای دکتر علی ملکی و آقای دکتر روح الله حمیدی مطلق از پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف، آقای دکتر هوشنگ جزی، مدیر ملی پروژههای بینالمللی منارید و حبله رود، آقای دکتر محمدتقی شریعتی، مشاور صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری کشاورزی، آقای جسیم مصطفوی، مدیر موسسه کاردوک، آقای هادی فلاحی از موسسه ثمرات ارزش آفرینان، خانم مریم قندهاری از موسسه صراط میثاق، آقای ابوالفضل میرقاسمی از موسسه تکرا، آقای تیموری از بانک قرضالحسنه رسالت، خانم حسنا حاجیان و خانم فاطمه باباخانی از طنین طبیعت تیرگان، خانم سمیرا انواری و خانم لیلا بلالی از وزارت جهاد کشاورزی، آقای پژمان پازوکی از موسسه کفشدوزک، آقای ورجاوند، خانم زارا امجدیان و آقای مهدی مجتهدی از انجمن دامون، خانم مریم لاوی از بنیاد مسکن، خانم مریم احمدیان از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، آقای مهدی کلاهی از موسسه IPBES، خانم زهرا امامی از دانشگاه علامه طباطبایی و برخی اعضای گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف از دیگر اعضای حاضر در جلسه بودند.
در ابتدای جلسه پس از معرفی حضار، آقای مصطفوی خلاصهای از نحوه به وجود آمدن صندوقهای اعتبارات خرد، اهداف، استانداردها، روشها و نتایج آن در ایران ارائه دادند. ایشان اشاره کردند اولین قدم در پروژههای تامین مالی خرد، پسانداز است و شروع پسانداز از صرفهجویی است. اعتبارات خرد، بیمههای خرد و انتقال وجه از جنبههای دیگر تامین مالی خرد هستند. اولین کاری که تامین مالی خرد باید انجام دهد توانمندسازی است تا همان توانمندسازی منجر به راهاندازی کسب و کار خرد شود و وظیفه اصلی تامین مالی خرد به صورت مستقیم، راهاندازی کسب و کار نیست. ما افرادی که از این خدمات استفاده میکنند را مشتری مینامیم. فقیرترین افراد، جامعه هدف تامین مالی خرد نیستند و طبقات نزدیک به خط فقر با هدف بهبود وضعیت معیشت، بهترین افراد برای بهرهمندی از طرحهای تامین مالی خرد هستند. از دیگر فواید تامین مالی خرد، دفع شوکهای اقتصادی وارد شده به جامعه هدف است. از استانداردهای کار این است که هر تسهیلاتی به مردم ارائه میشود باید بدون وثیقه و ضامن باشد، وامها باید تدریجی و پیوسته باشند نه مقطعی، تسهیلات همیشه باید در دسترس باشند، همچنین نرخ تامین مالی خرد باید نزدیک به نرخ تورم و بیشتر از آن باشد. بانک گرامین مشتریان خود را طبقهبندی کرده و برای افراد بیبضاعت وام صفر درصد و برای اشتغال، وام ۲۰ درصد میدهد. وام میتواند به صورت فردی داده شود اما افراد به صورت گروهی یکدیگر را ضمانت کنند. حالت دوم این است که وام به گروه داده شود و خودشان بین خودشان تقسیم کنند که بانکداری پیوندی نامیده میشود. در اصل، سرمایه اجتماعی، ضامن این افراد برای بانکها است و بانکها امکان سنجش سرمایه اجتماعی این گروهها را دارند. نرخ بازگشت وامها در موسسه تاک ۹۹٫۶% است و به صورت داوطلبانه ۹۵% مشتریان موسسه، زنان هستند.
در ادامه آقای دکتر راغفر هدف اصلی تامین مالی خرد را فقر زدایی نامیدند. فقر، فقدان توانایی است، که باعث طرد اجتماعی افراد میشود. پنج ویژگی اصلی تامین مالی خرد عبارتند از: تقویت سرمایه اجتماعی، ارتقا آگاهی جامعه هدف، مقابله با نگرش منفی نسبت به گروههای پایین جامعه، تقویت ارتباط بین گروههای حاشیهای و توجه به تجربههای بین المللی. فقر نسبی، پایین بودن سطح درآمد افراد در مقایسه با سایر افراد جامعه است که باعث بروز مشکلات اجتماعی، روانی و سلامتی متعددی برای جامعه میشود. سرمایه اجتماعی امکان دسترسی افراد به حمایت و کمک سایر افراد جامعه را نشان میدهد. این نوع از ضمانت حقوق متقابل را به وجود میآورد که خود باعث تقویت سرمایه اجتماعی میشود. در این جا سه سوال مطرح است. اول آن که کدام تجربه بین المللی با شرایط ایران سازگارتر است، لزوما بدین شکل نیست که اقدامات صورت گرفته در بنگلادش در ایران هم موثر باشند. پرسش دوم شناخت ابعاد فقر و طرد اجتماعی در ایران و تاثیر خدمات تامین مالی خرد در برطرف کردن آنها است و پرسش سوم آن است که آیا خدمات تامین مالی خرد میتواند علل بروز فقر را ریشهکن کند؟ مادامی که ساختارهای اقتصادی ایران درست نشود این اقدامات فایدهای ندارند زیرا علت فقر همچنان پا برجاست. فقر محصول نظام اجتماعی است و در اثر کجکاریهای نظام اقتصادی و سیاسی به وجود میآید.
آقای دکتر جزی بحث خود را با این عنوان شروع کردند که صندوق اعتبارات خرد هدف است یا ابزار؟ در کارهایی که در پروژههای حبله رود و منارید انجام شد این صندوقها را هدف قرار ندادیم. یکی از مشکلات کشور، عدم وجود ارتباط بین سازمانی است که باعث میشود هر نهادی به صورت بخشی، فعالیتهایی انجام دهد. مشکل دوم از بین رفتن انسجام اجتماعی بین مردم است. ضعف در بخشهای اجتماعی و برنامهریزی باعث ازبین رفتن پنج سرمایه فیزیکی، مالی، انسانی، طبیعی و اجتماعی شده است. ابتدا باید برنامهریزی منسجم بین سازمانها و بین مردم را درست کنیم. برای افزایش انسجام بین مردم، در ابتدای ورود به روستا با کمک مردم روستایی به تحلیل منابع روستا میپردازیم و در فعالیتمان صندوقهای اعتبارات خرد را هدف نمیدانیم. ما پس از شناخت مشکلات، به کمک مردم دنبال راهحلها میگردیم. پس از آن یک سیستم مدیریت مالی در روستا به وجود میآوریم که یکی از ابزارهای آن صندوق اعتبارات خرد است. صندوقهای اعتبارات خرد بدون طی کردن مرحله توانمندسازی سودی ندارند. همچنین آموزش به تنهایی منجر به کارآفرینی نمیشود و لازم است بخش خصوصی در مراحل فروش و بازار دخالت کنند. خیلی از تشکلها به دلیل داشتن اعتبارات مالی، ریشه مشکلات روستا را فراموش میکنند و تنها به وام دادن اکتفا میکنند.
خانم بلالی نیز تایید کردند که در تجربههای وزارت جهاد کشاورزی نیز در ابتدا صحبتی از راهاندازی صندوقهای اعتبارات خرد نمیشود و پس از چندین مرحله تعامل با روستاییان اقدام به تاسیس صندوق میکنند. پیشتر در صندوقهای جهاد علاوه بر آورده مردم، وزارتخانه هم مبلغی را به اندوخته صندوق اضافه میکرد اما از چند سال پیش به این نتیجه رسیدیم که این کار غلط است. پس از آن تزریق را قطع کردیم و صندوقها را با منابع مالی داخلی و بیرونی وزارت آشنا کردیم.
آقای حمیدی مطلق در پاسخ به صحبت یکی از حاضران گفتند اعطای وامهای قرضالحسنه با کارمزد پایین لزوما یک پدیده رانتی و با حمایت دولت نیست. ایشان تجربه انجمن “حامیان فرهنگ قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی” را مثال زدند که طی تعامل با بانک قرضالحسنه رسالت، پس از به گردش درآوردن سرمایههای محلی، در صورت تایید کارشناسان، وام قرضالحسنه به متقاضیان اعطا میکنند، زیرا در شرایط فعلی کشور نرخ سودهای بانکی را نمیتوان پذیرفت. به گفته حمیدی مطلق، همین نظام بانکی موجود و اعطای وام با نرخی نزدیک به تورم، خود باعث افزایش فقر در جامعه میشود. حتی با وامهای قرضالحسنهای که به متقاضیان میدهیم همچنان در ایجاد رقابتپذیری برای روستاییان مشکل داریم حال اگر این وام با نرخ بالا اعطا میشد، روستاییان نه تنها موفق به راهاندازی کسب و کار نمیشدند، بلکه قدرت بازپرداخت وام را هم نداشتند.
آقای پازوکی اشاره کردند وامهای چند ده میلیونی دیگر خرد به حساب نمیآیند و بر خلاف انتظار دستگاههای دولتی، پرداخت پول به روستاییان مشکل را حل نمیکند. همچنین در روستا به دلیل مسائل فرهنگی و قومی تمام افراد را نمیتوان در یک گروه قرار داد و جمعهای خانوادگی پتانسیل بیشتری برای تشکیل یک گروه خوب و منسجم را دارند. در کنار این وام، افراد روستایی احتیاج به حمایت و هدایت نیز دارند. همچنین افرادی که برای این قبیل فعالیتها داوطلب میشوند عموما از طبقات بالاتر روستا هستند.
آقای شریعتی با اشاره به کتاب “برنامهریزی در ایران” توانمندسازی را به پنج سطح تقسیم کردند. اطلاعرسانی، آموزش، تسهیلگری، شفافسازی و آزادسازی. در صندوقهای خرد باید به زنان که از مواهب توسعه، کمتر برخوردار بودهاند توجه شود. به همین دلیل در وزارت جهاد کشاورزی به سراغ زنان رفتهایم. ما به این نتیجه رسیدیم که صندوقهای زنان و مردان باید جدا شود. سرمایه اصلی این صندوقها اعضای آن هستند و نه موجودی آن. همچنین تجمیع سرمایههای اندک روستاییان از دیگر اهداف این صندوقها هستند. وامها را فقط برای اشتغال میدهیم و نرخ سود هم توسط خود مردم ۶% تعیین شد. مهم ایجاد اعتماد بین افراد است که باعث تقویت سرمایه اجتماعی میشود و به نظر میرسد بانکداری پیوندی اساسا با صندوقهای اعتبارات خرد متفاوت است.
آقای مجتهدی پیشنهاد سبز شدن نظام برنامهریزی و بودجهای کشور را مطرح کردند. صندوقهای اعتبارات خرد سبز میتوانند سرمایه لازم برای ایجاد مشاغل سازگار با محیط زیست و جایگزین را تامین کنند.
آقای طهماسبی از پژوهشکده سیاست گذاری، با اشاره به متن یکی از کتابهای نوشته شده در رابطه با صندوق های اعتبارات خرد زنان در ایران، از غلبه نگاه های ترجمه ای فمینیستی و ضد مرد و ضد خانواده در برخی فعالین این حوزه ابزار نگرانی کردند و عنوان کردند که در بعضی از تجربهها زن و مرد را در مقابل یکدیگر قرار دادهاند و نهاد خانواده را که مهمترین رکن اجتماعی روستا و جامعه ایرانی است، به رسمیت نشناخته و یا بر ضد آن عمل کرده اند. به گفته طهماسبی، لازم است توجه برنامه های از جنس اعتبارات خرد، فارغ از جنسیت، به دنبال بهبود وضعیت خانواده باشد و خوشبختی زن خانواده بدون در نظر گرفتن مرد خانواده یا بالعکس بی معنی است.
آقای دکتر جباری بیان کردند فقیر کسی است که قدرت تبدیل سرمایهها به یکدیگر را نداشته باشد و مجموع سرمایه اجتماعی فقرا به صفر میل میکند. پس بدون توجه به سطوح ساختاری ما تنها فقرا را مشغول میکنیم و آنها را از فقر خارج نمیکنیم. پس علاوه بر تشکلها، دولت نیز باید پا به عرصه بگذارد. بنگلادش و هندوستان تجربیات گروه محور دارند اما کشور پاکستان به صورت اجتماع محور عمل کرده است. همچنین تجربههای موفق باید قابلیت تعمیمپذیری داشته باشند. تعمیمپذیری باید جغرافیایی، اجتماعی، مالی و نهادی باشد.
در انتها نیز آقای دکتر راغفر بار دیگر بر استفاده از تجربیات موفق بینالمللی تاکید کردند و نمونهای از کشور کره جنوبی با نام “صد کیسه سیمان” را معرفی نمودند. در این طرح دولت به هر روستا صد کیسه سیمان اهدا کرد و پس از یک سال نتیجه کار را مشاهده کرد. در بعضی روستاها مردم با تشکیل نهادهایی از سیمانها استفاده بهینه کردند و در بعضی روستاها سیمان دست نخورده رها شد. در سال بعد دولت به سراغ آنهایی رفت که از سیمان ها استفاده کرده بودند و در صورت تشکیل یک نهاد محلی توسط مردم و ارائه برنامه پیشنهادی از سمت خودشان کمکها را ادامه داد. معرفی تجربیات موفق داخلی نیز بسیار حائز اهمیت است و جا دارد تشکلها مدل کار خود را بیان کنند.