گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

زیر مجموعه پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف

گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی

پژوهشگران عضو گروه نوآوری و کسب و کار اجتماعی پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه صنعتی شریف، اینجا از فکرها و دل نوشته هایشان راجع به فعالیت ها و هدف های گروه می گویند. مطالب منعکس شده در این وبلاگ، به هیچ وجه منعکس کننده دیدگاه رسمی گروه نیست و بیان کننده نظرات شخصی نویسندگان است.
برای ارتباط با ما به این آدرس ایمیل بزنید:
socialristip@gmail.com

کانال تلگرام کسب و کار اجتماعی

سامانه آموزشی سرو

خبرنامه کارآفرینی اجتماعی حرکت

خبرنامه حرکت یک

شماره های پیشین

به فهرست دریافت کنندگان خبرنامه کارآفرینی اجتماعی «حرکت» بپیوندید.

عضویت در خبرنامه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کسب و کار اجتماعی» ثبت شده است

آشنایی با یک کارآفرین اجتماعی در زابل

دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۵۸ ب.ظ

در ادبیات کارآفرینی اجتماعی برای یک کارآفرین اجتماعی ویژگی­ های شخصیتی گوناگونی شمرده می­ شود از جمله روحیه تسلیم­ ناپذیری و درس گرفتن از شکست­ها، تبدیل کردن تهدید به فرصت­، استفاده از راه­ حل های نوآورانه، ریسک­ پذیری و غیره. هنگامی که با این تعاریف آشنا می­شدم پیش خودم فکر می­کردم این­ تعریف از کارآفرین اجتماعی مبالغه آمیز است و کارآفرین اجتماعی را یک قهرمان شکست­ ناپذیر در نظر گرفته­ اند که احتمالا در دنیای واقعی بسیار به ندرت یافت می­ شود. مدتی گذشت و در طرح تحقیقاتی «بررسی تجارب جهانی بنگاه‌های اجتماعی و شناسایی کسب‌و‌کارهای اجتماعی در بستر تعاون» به خاطر مطالعه یک تعاونی سازگار با الگوی بنگاه­ های اجتماعی راهی سیستان شدم و در شهر زابل با شخصی آشنا شدم که بسیاری از این صفات را دارا بود. در ادامه قصدم بیان خلاصه­ ای از داستان زندگی و فعالیت­های آقای حمید صابری، عضو هیئت مدیره و مدیرعامل تعاونی فراگیرملی توانمندسازی سیوستان است چراکه معتقدم داستان شکست­ها و تسلیم­ نشدن­های ایشان می­تواند بسیار الهام­بخش باشد.

آقای حمید صابری

  • محمد قاسمی

بسم الله الرحمن الرحیم

«کارآفرینی اجتماعی»، اولین مرتبه بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ استفاده شد و با افزایش مشکلات اجتماعی در دهه ۱۹۹۰ توجه به این مفهوم افزایش یافت. بسیاری از محققان معتقدند که افزایش مشکلات اجتماعی، کاهش کمک‌ها به سازمان‌های خیریه که برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی تلاش می‌کردند و ضعف و ناکارآمدی سازمان‌های خیریه سنتی، عوامل اصلی پیدایش مفهوم کارآفرینی اجتماعی بوده‌اند.

می‌توان کارآفرینی اجتماعی را اتخاذ رویکردهای نوآورانه و پایدار برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی دانست؛ این رویکردها می‌تواند در قالب یک سازمان خیریه‌ی نوآور، یک سازمان انتفاعی یا سازمان دولتی اتفاق افتد.

«کسب و کار اجتماعی»، نخستین مرتبه توسط پروفسور محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶ معرفی شد. او نخستین بار این واژه را در کتابش به نام “ساختن جهانی بدون فقر – کسب و کار اجتماعی و آینده سرمایه‌داری” که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، به کار برد. محمد یونس کسب و کار اجتماعی را کسب و کاری، بدون ضرر و بدون تقسیم سود می‌داند که با هدف اصلی برطرف کردن مشکلات اجتماعی تاسیس می‌شود.

با توجه به افزایش مشکلات اجتماعی و پتانسیل بالای این مفاهیم در کاهش مشکلات اجتماعی، این مفاهیم امروزه مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته‌اند؛ اما انتقادهایی به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن وارد است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

در غیاب ساختار حقوقی مشخص برای فعالیت سازمان‌هایی که با عنوان «بنگاه اجتماعی» یا «کسب و کار اجتماعی» فعالیت می‌کنند و در نبود نظارت بر فعالیت آنها، صرف بیان اینکه یک سازمان، کسب و کار یا بنگاه اجتماعی است، مزایای زیادی برای آن به همراه خواهد داشت؛ مشتریان آن کسب و کار به علت اعتماد مردم افزایش می‌یابد، تصویر مثبتی از سازمان در ذهن مشتریانش ایجاد می‌شود و معمولا شدت رقابت به علت عدم ورود رقبا کاهش می‌یابد

برخی از منتقدان معتقدند که تحت شرایط ذکر شده در بالا این مفاهیم، پوششی فراهم کرده اند که کسب و کارها‌ ضمن انجام فعالیت‌های سابق خود یعنی دنبال کردن هدف کسب حداکثر سود اقتصادی، از بسیاری از فشارهای محیطی ناشی از رقابت و قوانین در امان باشند. آنها معتقدند در شرایطی که برای تبدیل شدن به یک کسب و کار یا بنگاه اجتماعی، کافیست یک شرکت اعلام کند که کسب و کار اجتماعی است و پس از آن تحت هیج گونه نظارتی قرار نمی‌گیرد، کسب و کار اجتماعی زمینه‌ای برای سوءاستفاده سازمان‌های تجاری فراهم است.

از طرفی برطرف کردن مشکلات اجتماعی بسیار وابسته به نظام فکری و ارزشی فرد کارآفرین اجتماعی است. یک کارآفرین اجتماعی‌ ممکن است به زعم خود در جهت برطرف کردن مشکلات اجتماعی اقدام کند ولی آثار منفی اجتماعی گسترده‌ای به جای بگذارد؛ همچنان که نمونه‌های بسیاری در تاریخ با هدف خدمت به جامعه، فجایع بزرگی خلق کرده‌اند. البته این موضوع یکی از حساسیت‌های کارآفرینی اجتماعی و هر فعالیت اجتماعی دیگری محسوب می‌شود.

برای مطالعه متن کامل‌تر انتقادهای وارد شده به کارآفرینی اجتماعی و مفاهیم مشابه آن به این لینک مراجعه نمایید.

  • رضا طبیب زاده

کاتلر به عنوان پدر بازاریابی جهان و فردی با بیش از دهها کتاب، نتایج یک عمر پژوهش و تجربیاتش را در کتابی به نام بازاریابی نسل3 منتشر ساخت. بازاریابی 3 فراتر از یک کتاب معمول بازاریابی است و نویسنده معتقد است که این کتاب می تواند به عنوان یک راه حل جهانی به کمک بشریت بیاید.

در واقع کاتلر معتقد است که نسل 1 بازاریابی بیشتر محصول محور بود و در نسل 2 محوریت به مشتری تعلق گرفت ولی اکنون نوبت آن است که ارزشها و مفاهیم ارزشمند (و به عبارت دیگر روح انسان ) محور فعالیت بنگاه ها قرار بگیرند تا بتوانند در آینده باقی بمانند.

نگرشی که بازاریابی نسل 3 به اجتماع و ماموریت دارد بسیار متفاوت از مسئولیت اجتماعی است که در نسل دوم بازاریابی شکل گرفت. مسئولیت اجتماعی اگرچه در پاسخ به سوال نقش سازمان در جامعه شکل گرفت اما هرگز نتوانست به تناقض های اساسی درون خود پاسخ دهد. در دوران نسل 2  برخی شرکت ها تلاش کردند که تغییری ایجاد نمایند. در این دوران، کتاب "نظام سرمایه داری مهربان[1]" مسئولیت اجتماعی را روش مناسبی برای شرکت ها در شروع کسب و کار خود ذکر کرده است. نویسنده دو دلیل برای ادعای خود دارد؛ نخست آن که فعالیت های بشر دوستانه، احساس رهبران شرکت را در خصوص عوامل اجتماعی فعال ساخته و در نتیجه آن ها  برای هزینه کردن در این خصوص به طور شخصی و یا شرکتی تحریک می شوند  و دوم اینکه شرکتی که مشارکت در فعالیت های بشر دوستانه را درک می کند از نظر بازاریابی دارای ارزش می باشد و این در فروش آنها موثر است. بازاریابی نسل 3، رویکرد بالا را که ناشی از تفکرات بازاریابی نسل2 بود مردود می نماید چرا که معتقد است، این دو نقطه شروع عموما با شکست مواجه می شوند چرا که شرکت هایی که رویکرد اول را دنبال می کنند، اغلب در ادغام مفاهیم بشر دوستانه به عنوان بخشی از ماهیت و ژن شرکت شکست می خورند و آن­ها­یی که رویکرد دوم را دنبال می کنند عموما برای ادامه مشارکت و تعهد دچار مشکل می شوند. به عبارت دیگر، بازاریابی نسل  3 معتقد است برای آنکه فعالیت اجتماعی در درون سازمان و کارکنان آن نهادینه شود باید هدف اجتماعی در ماموریت سازمان و در اولویت اول قرار گیرد و حتی درآمد در اولویت های بعدی باشد.

  • حسین عنبرستانی

در کشور ما توسعه صنعت در مناطق کمتر توسعه یافته به دلایل مختلف مخصوصا عدم وجود زیرساخت، با ریسک و خطر ناپایداری بالا مواجه است. بنابراین در اکثر موارد عقل سلیم سرمایه گذار با اهداف اقتصادی به وی حکم می کند فرصت های سرمایه گذاری در شهرهای بزرگ و امکانات کافی را با سرمایه گذاری در مناطق کمتر توسعه یافته با زیرساخت های حداقلی معاوضه نکند.

در چنین شرایطی به نظر می رسد یکی از مهمترین جنبه ها در سیاست گذاری توسعه کسب و کار در مناطق کمتر توسعه یافته توجه به پایدار سازی این کسب و کارها است و لازم است سیاست های مختلف در این حوزه را با این رویکرد ارزیابی کرد. در این مطلب منظور از کارآفرینی در مناطق کمتر توسعه یافته، کارآفرینی هایی است که منفعت اجتماعی از آن به وجود می آید و در راستای توسعه ایجاد می شود. همچنین منظور از پایداری کسب و کار، شرایطی است که در آن کسب و کار بتواند با مشکلات درونی و خارجی خود مقابله کند و به فعالیت خود ادامه دهد. در ادامه از منظر پایداری کسب و کار دو مدل پیشنهاد شده برای توسعه کسب و کار روستایی یا مناطق کمتر توسعه یافته نقد می گردد.

پیروان ایده کسب و کار اجتماعی محمد یونس، راه اندازی کسب و کار در قالب کسب و کار اجتماعی را روشی برای توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته می دانند. پیش فرضی که در این رویکرد نهفته است طمع سرمایه گذار برای استثمار روستاها و مناطق کمتر توسعه یافته می باشد. در مقابل، این افراد توصیه می کنند که نیاز به کارآفرینان کسب و کار اجتماعی است که قصد به دست آوردن سود از سهام را نداشته باشند. اما باید توجه داشت کارآفرینی که در یک منطقه کمتر توسعه یافته قصد راه اندازی کسب و کار داشته است، در مسیر توسعه منطقه گام برداشته و به احتمال زیاد قید کسب و کار کم ریسک تر و پر سودتر شهری را زده است.

از منظر پایداری کسب و کار نیز به نظر می رسد در حوزه اشتغال خرد،‌ پیشنهاد کسب و کار اجتماعی نمی تواند به افزایش پایدار سازی کسب و کار بیانجامد و اتفاقا در مواردی از پایداری آن می کاهد. کسب و کارهای معمولی در زمان رونق کسب و کار معمولا سود و انباشته مالی قابل توجهی برای شرکت و سرمایه گذاران آن ایجاد می کنند. این سرمایه در زمان رکود و یا مواجهه با یک مشکل ایجاد شده می تواند منجر به حفظ کسب و کار گردد. نمونه های زیادی از کسب و کارهای خرد در کشور وجود دارد که صاحب آن در زمان مواجهه با چنین مشکلی مجبور به فروش دارایی های شخصی خود شده است تا کسب و کار از شرایط بحرانی خارج شود. این موارد در محیط پر از تغییر و بی ثبات اقتصاد ایران نمایان تر است. در چنین مواردی به نظر می رسد مواجهه کسب و کارهای معمولی نسبت به کسب و کار اجتماعی برای خروج از بحران بهتر خواهد بود.

مدل دوم طرح مشارکت اقتصادی است که به تازگی توسط دولت برای سرمایه گذاری در روستاها پیشنهاد شده است. در این طرح با هدف ایجاد منفعت برای بخش بزرگی از مردم روستا، به جای نفع اقتصادی افراد محدود سرمایه گذار، تسهیلات طرح به جمع بزرگی از خانوارهای روستایی داده می شود که در طرح مشارکت می کنند. پیش بینی این طرح سرمایه گذاری مثلا ۲۰۰ خانوار روستایی در یک طرح و منفعت اقتصادی جمعی آن ها است.

اما این طرف مثبت طرح است. در صورتی که چنین طرحی سودآور باشد همه چیز درست پیش رفته است و وضعیت مالی جمع بزرگی از اهالی روستا به صورت متوازن بهبود یافته است. ولی در صورتی که چنین طرحی با مشکل مواجه شود و ورشکست شود چه اتفاقی برای مردمی که سرمایه های اندک خود را در این طرح صرف کرده اند و اکنون مجبور به بازپرداخت وام نیز شده اند پیش می آید؟ به نظر می رسد در این طرح نیز پیش فرض سودآوری طرح بوده و دغدغه ای که محور قرار گرفته است نحوه توزیع سود می باشد. بنابراین در اینجا نیز ارزیابی پایداری مدل پر اهمیت است.

از نظر بنده طرح مشارکت اقتصادی با وجود ابتکارات قابل توجه و دغدغه های متعالی، در مواردی نیز چالش زا خواهد بود که به پایداری کسب و کارهای ایجاد شده ضربه وارد می کند. یکی از این چالش ها بی توجهی به وجود زیرساخت فرهنگی سهامداری و مدیریت کسب و کار متوسط ـ با سرمایه گذاری حدود ۱ تا ۵ میلیارد - و همچنین فرهنگ کسب و کار صنعتی در اکثر روستاهای کشور است. روستاهایی که تاکنون صنعت نداشته و اهالی آن ارتباطی با فرایندهای تولیدی و زنجیره ارزش صنعت نداشته اند چگونه خواهند توانست به یکباره کسب و کاری نه چندان کوچک را به خوبی اداره کنند؟ همچنین تعارض هایی که در جامعه روستایی بین افراد مختلف پیش خواهد آمد می تواند به کسب و کار لطمه وارد کند. برای مثال بسیار طبیعی خواهد بود که افراد مختلف روستا که به یک اندازه در سهام شرکت مشارکت داشته اند، برای بهره مندی از فرصت های شغلی محدود در کسب و کار ایجاد شده برای خود و اعضای خانواده شان با یکدیگر به مشکل بر بخورند.

 

  • سروش طالبی اسکندری

کسب و کار اجتماعی

يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

کسب و کار اجتماعی چیست؟

مطلب زیر بر گرفته از ارائه آقای طهماسبی در مورد کسب و کار اجتماعی در " همایش کارآفرینی و کسب و کار اجتماعی در ایران " می باشد.

کسب و کار اجتماعی ترجمه واژه لاتین Social Business است. این واژه، نخستین بار توسط پروفسور محمد یونس، اقتصاددان بنگلادشی و برنده جایزه صلح نوبل سال 2006، به کار گرفته شد.

کسب و کار اجتماعی، کسب و کاری است که هدف اصلی تاسیس آن، اجتماعی بوده است؛ به عبارت دیگر یک کسب و کار اجتماعی ایجاد می شود تا یک یا چند مشکل اجتماعی نظیر: فقر، اعتیاد، بیکاری، طلاق، کار کودکان، مشکلات فرهنگی، مشکلات محیط زیستی و ... را برطرف کند.

یک کسب و کار اجتماعی دارای سه شرط و هفت خصوصیت است و هر کسب و کاری که این سه ویژگی و هفت اصل را دارا باشد یک کسب و کار اجتماعی محسوب می شود.

سه ویژگی لازم کسب و کار اجتماعی عبارتند از:

1- هدف اصلی کسب و کارهای اجتماعی، برطرف کردن مشکلات اجتماعی است و بر خلاف کسب و کارهای تجاری که برای حداکثر کردن سود برای صاحبان خود تاسیس می شوند، یک کسب و کار اجتماعی ایجاد می شود تا یک یا چند مشکل جامعه را برطرف کند. بنابراین می توان گفت کسب و کارهایی که هدف اصلی تاسیس آنها کسب سود حداکثری برای صاحبانشان است حتی اگر فعالیت های اجتماعی انجام دهند تبدیل به کسب و کار اجتماعی نمی شوند.

2- از نظر اقتصادی خودگردان هستند؛ کسب و کارهای اجتماعی باید تمامی هزینه های خود را از طریق فروش محصولات یا خدمات، تامین کنند. بنابراین سازمان های خیریه علیرغم آنکه هدف آنها مطلقا هدفی اجتماعی است به علت آنکه از لحاظ اقتصادی خودگردان نیستند و هزینه های آنها از طریق دریافت کمک ها و هدایای مردمی و دولتی، تامین می شود مشمول تعریف کسب و کار اجتماعی نمی شوند.

3- در کسب و کار اجتماعی سودی میان سهامداران تقسیم نمی شود. طبق شرط دوم هر کسب و کار اجتماعی باید از طریق درآمدی که از تجارت بدست می آورد، هزینه های خود را پوشش دهد اگر درآمدهای یک کسب و کار اجتماعی بیش از هزینه های آن باشد سود حاصل شده میان سهامداران تقسیم نمی شود بلکه برای گسترش دامنه فعالیت های اجتماعی مجددا در کسب و کار اجتماعی، سرمایه گذاری می شود.

بنابراین می توان در جمع بندی بیان کرد که کسب و کار اجتماعی، کسب و کاری است که هدف اصلی تاسیس آن اجتماعی است و ضرر ده نیست به این معنا که سود حاصل از فعالیت های آن برابر یا مساوی صفر است و سودی بین سهامداران تقسیم نمی کند.

کسب و کارهای اجتماعی دو نوع دارند که در زیر، خصوصیات و تفاوت های این دو بیان می شود.

  • رضا طبیب زاده